کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش

    مستانه شد حدیثش پیچیده شد زبانش

    گه می‌فتد از این سو گه می‌فتد از آن سو

    آن کس که مست گردد خود این بود نشانش

    چشمش بلای مستان ما را از او مترسان

    من مستم و نترسم از چوب شحنگانش

    ای عشق الله الله سرمست شد شهنشه

    برجه بگیر زلفش درکش در این میانش

    اندیشه‌ای که آید در دل ز یار گوید

    جان بر سرش فشانم پرزر کنم دهانش

    آن روی گلستانش وان بلبل بیانش

    وان شیوه‌هاش یا رب تا با کیست آنش

    این صورتش بهانه‌ست او نور آسمانست

    بگذر ز نقش و صورت جانش خوشست جانش

    دی را بهار بخشد شب را نهار بخشد

    پس این جهان مرده زنده‌ست از آن جهانش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha