کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شده‌ام سپند حسنت وطنم میان آتش

    چو ز تیر تست بنده بکشد کمان آتش

    چو بسوخت جان عاشق ز حبیب سر برآرد

    چه بسوخت اندر آتش که نگشت جان آتش

    بمسوز جز دلم را که ز آتشت به داغم

    بنگر به سینه من اثر سنان آتش

    که ستاره‌های آتش سوی سوخته گراید

    که ز سوخته بیابد شررش نشان آتش

    غم عشق آتشینت چو درخت کرد خشکم

    چو درخت خشک گردد نبود جز آن آتش

    خنک آنک ز آتش تو سمن و گلشن بروید

    که خلیل عشق داند به صفا زبان آتش

    که خلیل او بر آتش چو دخان بود سواره

    که خلیل مالک آمد به کفش عنان آتش

    سحری صلای عشقت بشنید گوش جانم

    که درآ در آتش ما بجه از جهان آتش

    دل چون تنور پر شد که ز سوز چند گوید

    دهن پرآتش من سخن از دهان آتش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha