قَالَ الَنَّبُّی عَلَیْهِ السَّلَامُ القَنَاعَةُ کَنْزٌ لَا یَفْنَی ای مؤمن هم بدانقدر که از اسباب اکتساب حلال حاصل شود خرسند باش و توکّل کن و مترس که اگر دَرِ مرادی از این طریق بر تو بسته شود دَرِ دیگر بگشاییم بِهْ از آن که هر دری که از حرام و شبهت نماید بدان که دَرَکَه باشد و دام باشد و اگر آن مرغ صبر کند و خور خود را ترک گوید و از آن دانه که در دام است نخورد روزی بر وی کم نیاید و در دام گرفتار نشود اکنون ای مؤمن صدّیق بر حلال بسنده کن فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِّنَ الشَّاکِرِیْنَ اگر در نانت مزه نماند در گرسنگیات مزه دهیم که اَلْجُوْعُ طَعَامُ اللهِ فِی الْاَرضِ یُشْبِعُ بِهِ اَبْدَانَ الصِّدِیْقِیْنَ و اگر در تنت مزه نماند برون سوی تو را مزه دهیم و اگر فربهیات نماند در لاغریات مزه دهیم تو همچنان بر جای باش و صبر کن تا چشمۀ ایّوب صابر از زیر پای تو روان کنیم که مُغْتَسَلْ باشد و هم بارد اگر چه چشم در جهان نهادهای و الله را نمیبینی مثال تو چنان است که کسی بنایی برآرد و بیاراید و صفّهها و جناحها در برابر یکدیگر برآرد اگر چه اجزای سرای روی به یکدیگر دارند ولکن خداوند خانه را نبینند که درآید و بیرون آید و درون و بیرون عمارت میکند اکنون الله چهار جناح عالم را و صور و خیالات و ادراکات تو را هست کرده است و روی در یکدیگر نهادهاند و مشاهده میکنند یکدگر را و چون در و دیوار بهشت آگاهی دارند و حیات دارند امّا حضرت الله را نمیبینند که چه تصرّفها میکند در عالم و تصرفش را میدانند و حضرت الله یک حضرت بیش نیست و آن آسمانها و زمینها که ملک الله است از آن آسمان مثالی فرستادهاند تا بدانند که معامله با هر کسی چگونه کنند و حق تعظیم الله چگونه بهجای آرند و الله را به کدام صفات دانند و به کدام عبارت خوانند و از دور آدم این مثال را تجدید میکردهاند و بر زبان هر رسول منشور را تازه میکردهاند به معجزات و براهین و مؤیّد کرده بر حسب تفاوت احوال خلقان احوال ایشان میگردانیدهاند چنانکه خمر پیشینیان را موافق میبود و آخر زمانیان را سُکر حرام شد زیرا که ضعیفتر بودند و گرمدماغتر بودند از خوردن مِیْ مر اینها را تیزی و تهتّک و بیباکی و بیصبری حاصل میشود و آدمی را صبر قدر و قیمت میدهد و اخلاق او را نغز میگرداند و گوهر نیک میگرداند چنانکه تاب آفتاب و گرما و سرما و بادهای مختلف میوههای خام را و غورۀ خام را شیرین میگرداند و قدر و قیمت میدهد همچنانکه هرکه را این صبر دادند مرتبۀ قوی دادند وَ مَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِیْنَ صَبَرُوْا وَ مَا یُلَقَّاهَا إِلَّا ذُوْ حَظٍّ عَظِیْمٍ و صبر کردن در روزه و نماز و در همه طاعت فواید عظیم دارد و روزه شربتِ هاضمۀ طعام آن جهانیست و داروی اشتها آرنده نعمتِ بهشت است و این روزه و همه طاعتها چون تخمی است که اصل آن را الله به ملایکه مقرّب از لوح المحفوظ به فرشته رسانیده است.
تا پارهای از آن تخمهای روزه و طاعات به تو رسید چنانکه تخمهای جهان را از بهشت آوردهاند تا تو این تخمهای روزه و طاعات را کجا میکاری و در هوای سموم غیبت میکاری و یا در بادرَوِ خوشی تسبیح میکاری و یا در زمین شورهای دل پرکین میکاری و یا در سینهای خوش بیغش میکاری تا چگونه میکاری چنانکه به کاری همچنان بَر بَرداری امّا بسیار تخم باشد که بار بَرنیارد رُبً صَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ صِیَامِهِ اِلَّا الْجُوْعُ وَ الْعَطَشُ وَاللهُ اَعلَم.