کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّیْ أَرَی فِی الْمَنَامِ أِنِّیْ أَذْبَحُکَ فَانْظُر مَاذَا تَرَی‏ یعنی ای پسرک من وای بچگک من به نرمی و مرحمت و مهربانی می‌‏گفت آن ساعت از این سخن بوی مودّت و کمال رأفت می‏‌آمد اگر پسر من گفتی این بیان محبّت نبودی آدمی را از همه چیز فرزند محبوب‏تر باشد طرفه درخت تو راست فرزند در مردم. شعر

    عجب از باغ جمال تو چه کم خواهد شد/ که از آن سیب زنخدان دو سه شفتالو بخش

    باز این درخت فرزند درختی طوبی را ماند که در بهشت تن مردم برآمده است. شعر

    رُوْحُها رُوحِی وَ رُوْحِیْ رُوْحُها/ مَنْ رَأیَ رُوْحَینِ عَاشَا فِیْ بَدَن

    مگر تن مردم چون صفحۀ تیغ است و فرزند در وی چون گُهر می‌‏نماید و در بهشت رویش چهار جوی روان است رنگ رویش و لب لعلش چون چشمه خمر را ماند روان، و سپیدی او چون چشمۀ شیر را ماند که چشمه‏‌چشمه برمی‌‏روژد و شیرینی او چون عسل را ماند و طراوتش آب زلال را ماند که نرگس و ارغوان در او رسته اکنون ای ابراهیم تو خلیل منی گاه‌‏گاهی این نظرت به پسر می‏‌رود به یک نظر دو منظور نتوان دیدن و به یک‌‏قدم طالب دو محبوب نتوان بودن آن را محو کن تا همه نظرت به ما باشد و از شرک خفی پاک شو أَنْ طَهِّرَاَ بَیْتِیَ لِلْطَّائِفِیْنَ‏ بر تخت دولت مر این بندگان را به عالم غیب نشانده‌‏اند و نثار راحات‏ بر سرشان می‌‏پاشند و اندرین دنیا ثنای ایشان می‏‌رانند و نامشان را در جهان سایر می‏‌دارند و در آن جهان راحتشان می‏‌رسانند که راحت نصیب آن جهان است تا در هر دو جهان ایشان را جلوه کرده باشند پدر پسر درمی‌‏بازد و پسر سر درمی‌‏بازد اگر محبّی چنین باش همچنان‌که توتیا را بعضی آدمیان در چشم کشند سبب روشنی باشد آخر زُوّار توتیای تربیت ایشان را در نظر آرند مزید روشنایی معرفت گردد بوی خوش نیک نامی ایشان در جهان فاش گردد همچون مشک که بر صلایه بسایند تا در میوه‌‏خانۀ عالم غیب فواکه اعمال خیر ایشان مجموع نباشد در صحن سرای دنیا بوی خوش نام ایشان نیاید کدام جای بوی گل دیدی که آنجا [گلی نبود و کدام موضع گندی دیدی که آنجا نجاستی نبود چو گند لعنت همی‏‌شنوی بدان‌که آنجا مرداری‌ست‏ وَ إِذِ اسْتَسْقَی مُوْسَی لِقَوْمِهِ‏ بیان موسی و قوم او گوید که میان فرعونیان بودند تا تو با اهل دین یک کلمه باشی اگر موسی در تیه مانده بود تو نیز چهل سال است که در تیه کالبد تنگ و تاریک مانده‌ای تو همه روز در سوداها می‏‌روی چون می‌‏نگری منزل بامداد و شبانگاه یکی می‌‏بود و این بیان آن است که وجود شما که گنجشگان است به رشتۀ تقدیر ما بازبسته است چنین اندر خس و خاشاک پنهان مشوید بازتان به خود بازآرند و پرتان بشکند.

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha