کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فاتحه می‌‏خواندم گفتم ای الله شکر و آزادی و ستودن همه اجزای عالم تو راست یعنی هر جزو موجودی فربه شده هستی از برکت آسیب تو دارد و هر جزو موجودی لب برنهاده است و از لطف تو همی نو شد و فربهِ هستی می‏‌شود و در جمالت نگاه می‏‌کند و برمی‌‏بالد و می‌‏افزاید و این جزو هوا و محبتم که به ذکر این کلمه و این دید هست شد و زیاده شد و هم فربه شدۀ هستی شد این همه از نظر کردن شد به تو این خود حیات و لطف توست که اجزای موجود از هر طرف‏ خود می‌‏بیند و فربه می‌‏شود تا آن نغزی و لطفی که در توست تا خود چه جان‏‌فزای باشد آن را که داند تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِیْ وَ لَا أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ‏ اکنون از ستودگی وصف توست که همه اجزای موجودات به وجود فربه هستی می‏‌شود سُبْحَانَکَ می‌‏گفتم یعنی که ای الله چه پاکی و چه پاکیزه‌ای تو که همه نقش حَورا و عَینا و جمال همه اصناف حیوانات و خرّمی همه گل‌ها و سبزه‌ها و آب‌های خوش و بادهای وزان و همه خوشی‌ها و همه آرزوها کَلَفۀ روی جمال حضرت خاص تو می‌‏شود و همه گرد و خاشاک کوی تو می‏‌شود یا رب تا آن هوای درگاه خاص تو چه هواست که این همه هواها آنجا زحمت می‌‏شود با این همه الله رحیم است رحیمی می‏‌کند و غم‌‏خوارگی می‏‌کند همه را، در آن وقتی که تو را غم و اندیشه کاری پیش آید نظر می‌‏کن که الله چگونه غم‌‏خوارگی می‌‏کند تو را ولیکن کسانی بسیار دارد به هر جایی و به همه غم‌‏خوارگی می‏‌باید کرد و به هر شخصی متولّی روح نصب کرده است تا آن غم‌‏خوارگی می‌‏کند آخر ببین که آن غم‏‌خوارگی می‌‏کند آخر ببین که غم‌‏خوارگی در روح که می‌‏کند در این سخن مریدم نعره بزد گفتم نوشت باد که شراب مهنّا می‌‏نوشی و شراب بی‏‌خُدوک‏ و بی‌‏خمار نوش می‌‏کنی و این نعرۀ تو شراب جان‌‏فزایست که جان در عشق او جان گداز است وَاللهُ اَعلَم.

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha