قَالَ الَنَّبُّی عَلَیْهِ السَّلَامُ کَمَا تَعِیْشُونَ فَکَذلِکَ تَمُوْتُوْنَ فَکَذلِکَ تُحشَرَوْنَ چنانکه دانهها از بهشت منعقد کردند از هوا و طراوت و سبزۀ آن را به جهان فرستادند در زمین که در رود عمل بر شاکلۀ خود کند سبز و شاخ شاخ شود که من شاخ بودهام انگله شدهام باز با همان هنر از عرصۀ جهان سر برزند آدمیان نیز متضاعف الاحوال سر برزنند اگر خار باشند خار و اگر گل باشند گل و اگر سیبستان باشد سیبستان وَ جَعَلْنَا لَکُمْ فِیْهَا مَعَایِشَ از عین عرصۀ خاک تیره شما را تَرههای این خاک تیره و غبارهای دُردانه میخورانیم و ریشهریشه سبز میگردانیم باز او را گره میزنیم همچون انگلۀ گریبان و زه یکتایی و آن پنبه هرچند که نخست ریشهریشه است باز ببین که چگونه پنبهدانه و انگله میکنند آن را و آن ریشهریشۀ مدد از غبار و هوا و آفتاب میگیرد همچنانکه این دانهها منعقد میشود از این آثار و از آثار بهشت و بر آن وجه صفت میگیرد باز هم بر آن وجه شاخ و بال میزند ببین که این حبّۀ دل تو از چه آثار منعقد میشود هم بر آن وصف در زمین تن تو عمل کند و شاخهها بر آن وصف از جوارح و اجزای تو سر بیرون کند از خیر و شر و تا قالب تو بر چه اوصاف منعقد شده باشد از خیر و شر چون فروریزد هم بر آن وصف برخیزد باز هر از این جزو تو قابل است بسیار آثار را از سر پستان گوشت سوراخکها کردند و از آنجا شیر بیرون آوردند چنانکه از انامل رسول علیه [السّلام] آب بیرون آوردند و از اجزای سیاهی چشم نور بیرون آوردند اگر همه اجزای خاک را بهشت گرداند چه عجب و یا اگر همه اجزای تن را روح گرداند چه عجب باز زبان منارها در جهان از بهر بیان صدق قال رسول الله است علیه السّلام از گزافه مشنو کلمات وی را و هر روز پنج وقت جماعت از بهر آن است که این پنج وقت چون پنج جوی حکمت است و صواب کار است یعنی هرچه دیو در تو پریشان کرده باشد تو در آن پنج وقت به سامان کنی تا ثواب تو مضاعف شود و روح تو مضاعف شود و ادراک تو به غیب بسته شود و مقصد تو را معیّن کند و اقامت صلات که سفر راه آخرت است آغاز کنی وَ یُؤْتُوْنَ الزَّکَاةَ و فقراءِ این راه را توشه بدهی تا با تو رفیقی کنند که اَلرَّفِیقَ ثُمَّ الطَّرِیقَ آخر سمع و بصر که دارید از بهر آن است تا تمییز کنید که اهل دین کیست تا با او جمع شوید إِنَ السَمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤَادَ کُلُّ أُوْلَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُؤلاً یعنی بپرسند که اینها را در چه استعمال کردی که دین را و اهل دین را نشناختی و اینها را از بهر اقالت تمیز و معرفت داده بودیم اکنون جهد باید کرد تا آن معنی را حاصل کنی که کار تو بدانقدر گیرد و قیمت گیرد و آن محبت و حضور است و اخلاص و تمیز است وَاللهُ اَعلَم.