بهاءُالدّین وَلَد
جزو اول
فصل 62
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قَالَ الَنَّبُّی عَلَیْهِ السَّلَامُ القَنَاعَةُ کَنْزٌ لَا یَفْنَیای مؤمن هم بدان ‏قدر که از اسباب اکتساب حلال حاصل شود خرسند باش و توکّل کن و مترس که اگر دَرِ مرادی از این طریق بر تو بسته شود دَرِ دیگر بگشاییم بِهْ از آن که هر دری که از حرام و شبهت نماید بدان که دَرَکَه باشد و دام‏باشد و اگر آن مرغ صبر کند و خور خود را ترک گوید و از آن دانه که در دام است نخورد روزی بر وی کم نیاید و در دام گرفتار نشود اکنون ای مؤمن صدّیق بر حلال بسنده کن‏ فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِّنَ الشَّاکِرِیْنَ‏اگر در نانت مزه نماند در گرسنگی‏ ات مزه دهیم که اَلْجُوْعُ طَعَامُ اللهِ فِی الْاَرضِ یُشْبِعُ بِهِ اَبْدَانَ الصِّدِیْقِیْنَو اگر در تنت مزه نماند برون سوی تو را مزه دهیم و اگر فربهی‏ ات نماند در لاغری ‏ات مزه دهیم تو همچنان بر جای باش و صبر کن تا چشمۀایّوبصابر از زیر پای تو روان کنیم که مُغْتَسَلْ باشد و هم بارد اگر چه چشم در جهان نهاده ای و الله را نمی‏ بینی مثال تو چنان است که کسی بنایی برآرد و بیاراید و صفّه ها و جناح هادر برابر یکدیگر برآرد اگر چه اجزای سرای روی به یکدیگردارند ولکن خداوند خانه را نبینند که درآید و بیرون آید و درون و بیرون عمارت می ‏کند اکنون الله چهار جناح عالم را و صور و خیالات و ادراکات تو را هست کرده است و روی در یکدیگر نهاده ‏اند و مشاهده می ‏کنند یکدگر را و چون در و دیوار بهشت آگاهی دارند و حیات دارند امّا حضرت الله را نمی ‏بینند که چه تصرّف ها می کند در عالم و تصرفش را می‏ دانند و حضرت الله یک حضرت بیش نیست و آن آسمان ها و زمین ها که ملک الله است از آن آسمان مثالی فرستاده ‏اند تا بدانند که معامله با هر کسی چگونه کنند و حق تعظیم الله چگونه به جای آرند و الله را به کدام صفات دانند و به کدام عبارت خوانند و از دورآدماین مثال را تجدید می‏کرده ‏اند و بر زبان هر رسول منشور را تازه می‏کرده ‏اند به معجزات و براهین و مؤیّد کرده بر حسب تفاوت احوال خلقان احوال ایشان می ‏گردانیده ‏اند چنان که خمر پیشینیان را موافق می ‏بود و آخر زمانیان را سُکر حرام شد زیرا که ضعیف‏ تر بودند و گرم ‏دماغ‏ تر بودند از خوردن مِیْ مر این‏ ها را تیزی و تهتّک و بی‏ باکی و بی ‏صبری حاصل می ‏شود و آدمی را صبر قدر و قیمت می‏ دهد و اخلاق او را نغز می‏ گرداند و گوهر نیک می‏ گرداند چنان که تاب آفتاب و گرما و سرما و بادهای مختلف میوه‏ های خام را و غورۀ خام را شیرین می‏ گرداند و قدر و قیمت می‏ دهد همچنان که هرکه را این صبر دادند مرتبۀ قوی دادند وَ مَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِیْنَ صَبَرُوْا وَ مَا یُلَقَّاهَا إِلَّا ذُوْ حَظٍّ عَظِیْمٍ‏ و صبر کردن در روزه و نماز و در همه طاعت فواید عظیم دارد و روزه شربتِ هاضمۀ طعام آن جهانی ست و داروی اشتها آرنده نعمتِ بهشت است و این روزه و همه طاعت ها چون تخمی است که اصل آن را الله به ملایکه مقرّب از لوح المحفوظ به فرشته رسانیده است. تا پاره ای از آن تخم های روزه و طاعات به تو رسید چنان که تخم های جهان را از بهشت آورده ‏اند تا تو این تخم های روزه و طاعات را کجا می‏ کاری و در هوای سموم غیبت می‏ کاری و یا در بادرَوِ خوشی تسبیح می‏ کاری و یا در زمین شوره ای دل پرکین می ‏کاری و یا در سینه ای خوش بی‏ غش می‏ کاری تا چگونه می‏ کاری چنان که به کاری همچنان بَر بَرداری امّا بسیار تخم باشد که بار بَرنیارد رُبً صَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ صِیَامِهِ اِلَّا الْجُوْعُ وَ الْعَطَشُ وَاللهُ اَعلَم. بهاءُالدّین وَلَد