کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کودکی را بود نانی با عسل
    دیگری را نان تنها در بغل
    در عسل او را طمع آمد پدید
    دست خود را سوی آن کودک کشید
    کی برادر ای تو از نسل کرام
    نان تنها چون خورم من بردوام
    زین عسل بخشی مرا هم گر نصیب
    نبود از احسان و از لطفت غریب
    گفت می بخشم تورا گر سگ شوی
    چون روم دنبال من چون سگ دوی
    گفت گشتم من سگت بردار راه
    تا بیایم از پیت ای نیکخواه
    رشته ای افکند پس در گردنش
    از پی خود برد در هر برزنش
    او همی رفت و دویدش این زپی
    وغ وغی می کرد از دنبال وی
    گشت سگ از بهر انگشتی عسل
    زین عسل بهتر بود صد خم خل
    آدمی را سگ کند بی گفتگو
    ای تفو بر این طمع باد ای تفو
    دیده ی طامع که یا رب باد کور
    پر نمی گردد مگر از خاک گور
    چون شنید آن گرگ از خر نعل زر
    از طمع ابله شد و مفتون خر
    پس دوید از حرص تا نزدیک پای
    پای خر برداشت با دندان زجای
    تا ز دندان نعل زراندام را
    برکند زانجا و یابد کام را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha