کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فعل را خواهی کنی و خواه نه
    جز تورا در فعل و ترکش راه نه
    کس نه بتواند بپیچد پنجه ات
    یا ز منع فعل سازد رنجه ات
    با تو باشد اختیار و اختیار
    اختیارت را بود بیخ استوار
    ورنه آن قدرت نباشد جان من
    با چنین قدرت دم از قدرت مزن
    اختیارت چون به دست دیگری ست
    اختیارت اختیار ای دوست نیست
    باشد او از تو بگیرد اختیار
    هم نماید از تو سلب اقتدار
    عاجز و زار و زبون گرداندت
    از فرازی سرنگون گرداندت
    یا فرستد مانعی در کار تو
    سست سازد همت ستوار تو
    یا بگرداند از آن میل دلت
    یا بیارد پیش شغل شاغلت
    این نباشد اختیار و جبر نیز
    هست امر بین امرین ای عزیز
    گر کنی فعل از تو باشد ای عمو
    با شعور و با اراده مو به مو
    دست تو بگرفته شاه دستگیر
    آن نباشد جبر ای مرد خبیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha