کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنکه او باشد نشان خویشتن
    بی نشان کی باشد او ای مؤتمن
    اولم یکف بربک، ای سعید
    انه کان علی الکل شهید
    آنکه باشد گر نشانی ذو خبر
    می دهد کی بی نشان باشد دگر
    بی نشان است آن شهنشاه الست
    معنی آن لیک چیز دیگر است
    یعنی او را از اشاره پاکدان
    پاک هم از صورت از ادراک دان
    وهم را اندر حریمش بار نیست
    عقل محرم اندر آن دربار نیست
    دیده ها کورند از دیدار او
    لیک دلها روشن از انوار او
    ای بزرگ آن پادشاه ذوالجلال
    خود نشان بی نشان و بی مثال
    عالم از او هم پر و هم خالی است
    جان از او پرگوهر و اجلالی است
    دیده ها بینا از او و کور از او
    سینه ها سینا صفت پرنور از او
    آسمان از بیم جودش یک حباب
    ذره ای از عکس نورش آفتاب
    این سخن بگذار کاین بحر عمیق
    کرده سیاحان عالم را غریق
    اندرین بیدای ناپیدا کران
    یاوه گشته شهسواران جهان
    چون به اینجا می رسی خاموش باش
    اندرین محفل سراپا گوش باش
    از کلام حق ثنای او بجوی
    اندرین جا غیر لااحصی مگوی
    گو که آن شوریده ی یکتای فرد
    در کلیسا شد چه گفت و او چه کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha