کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن یکی با ماه آمد در جدال
    کی تو شمع بزم گردون ماه و سال
    ای سپه سالار بزم اختوران
    ای تمام اختورانت چاکران
    ای چراغ خلوت اهل یقین
    ای زمان را مشعل افروز زمین
    از تو شبها یکجهانی روشنست
    صفحه ی خضرا و غبرا گلشن است
    از تو امر خلق عالم منتظم
    از تو باشد مبتدا و مختتم
    از چه در دنبال خور افتاده ای
    چون کمان سر بر خطش بنهاده ای
    از چه افتادستی او را در عقب
    میر روز است او تویی سلطان شب
    آن اگر در روز نورافشان بود
    عالم از نور تو شب رخشان بود
    از چه چون عباس دوسی نزدودی
    گاه از پیشش روی گاهی ز پی
    پیش او گه در خمی گه راستی
    در فزونی گاه گه در کاستی
    از چه گشتی پیش او کمتر رهی
    آق سنقر گه قراسنقر گهی
    داد پاسخ مه به آن اندرزگو
    باد بر سلطانی من صد تفو
    گر نباشد فیض خورشید علا
    طعنه بر من می زدی نور سها
    گر نیفکندی به من او سایه ای
    غیر تاریکی نبودم پایه ای
    نظم عالم از نظام نور اوست
    چشم خفاشان ولیکن کور اوست
    گر شبی با او مقابل خواستم
    روزگاری از خجالت کاستم
    گر نه این پرتو به من انداختی
    کس مرا در آسمان نشناختی
    من چه دارم جز سیه رویی دگر
    رو خدا را ناصح از من درگذر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha