به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سعیدا یزدی

سعیدا یزدیرباعی هاشمارهٔ ۲۷: فقر فقرا نه جامهٔ رنگین است

2770عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

فقر فقرا نه جامهٔ رنگین است
یا جبهٔ شال و خرقهٔ پشمین است
مقصود دلا نه طعن و نی تحسین است
مطلوب ز فقر در فنا تمکین است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۶: نی در دل من غمی از آن و این است 2شمارهٔ ۲۷: فقر فقرا نه جامهٔ رنگین است 3شمارهٔ ۲۸: آن رشته که کیش کفر و ایمان شده است 4شمارهٔ ۲۹: زنهار مگو که واحد و رام یکی است 5شمارهٔ ۳۰: انعام ز حق به خاصه و عام یکی است 6شمارهٔ ۳۱: در مذهب ما که کفر و اسلام یکی است 7شمارهٔ ۳۲: کس را خبری کجا از آن جاست که اوست 8شمارهٔ ۳۳: پیدا و نهان و آشکارا همه اوست 9شمارهٔ ۳۴: زاهد نخورد باده که بدنامی اوست 10شمارهٔ ۳۵: چندین نقشی که زیر این چرخ دوروست 11شمارهٔ ۳۶: با هر که دل رمیدهٔ ما پیوست 12شمارهٔ ۳۷: چون در نظر تو یار و اغیاری هست 13شمارهٔ ۳۸: تا پیش خدایت سفری حاجت نیست 14شمارهٔ ۳۹: آن کس که حیا ندارد او انسان نیست 15شمارهٔ ۴۰: نوری ز حقیقت به تو همسیر تو نیست 16شمارهٔ ۴۱: بی ذکر تو هیچ زنده ای نیست که نیست 17شمارهٔ ۴۲: بی یاد خدا ذی نفسی نیست که نیست 18شمارهٔ ۴۳: در دیده ات از نور حقیقت اثری نیست 19شمارهٔ ۴۴: دردی طلب از خدا دوا چیزی نیست 20شمارهٔ ۴۵: بگذر ز سوا که ماسوا چیزی نیست 21شمارهٔ ۴۶: جامی است جهان به دست یک ساقی نیست 22شمارهٔ ۴۷: صد حیف که عمرم به خسارت بگذشت 23شمارهٔ ۴۸: خود آمده زنده مرده می باید رفت 24شمارهٔ ۴۹: بر دایرهٔ جهان چو پرگار مپیچ 25شمارهٔ ۵۰: هر چد که یار، یار دیگر دارد 26شمارهٔ ۵۱: خوش آن که مقام بر در دل ها کرد 27شمارهٔ ۵۲: گویند به طالب که سفر باید کرد 28شمارهٔ ۵۳: هر صبح ز گریه رخ ترم باید کرد 29شمارهٔ ۵۴: از مروحه ای که شاه، احسانم کرد 30شمارهٔ ۵۵: بی ناز تو من نیاز نتوانم کرد 31شمارهٔ ۵۶: باید که تو را نظر به خاصان باشد 32شمارهٔ ۵۷: فانیست جهان در او بقا کی باشد؟33شمارهٔ ۵۸: یک محرم راز در جهان یافت نشد 34شمارهٔ ۵۹: کشت عملم هیچ نمودار نشد 35شمارهٔ ۶۰: فردا که ز مشکلات حل می طلبند 36شمارهٔ ۶۱: ای مست شراب، ما و من بازی چند؟37شمارهٔ ۶۲: تا خلق به خیر نام خیرم بردند 38شمارهٔ ۶۳: روزی که مرا ز دیر بیرون کردند 39شمارهٔ ۶۴: در دار جهان که خاص و عامی چندند 40شمارهٔ ۶۵: قومی با خویش اعتباری دارند 41شمارهٔ ۶۶: گیرم که جهان را به کمندی گیرند 42شمارهٔ ۶۷: گر مست شوم [سر] تو هشیار کند 43شمارهٔ ۶۸: آنان که به علم خویش مغرورانند 44شمارهٔ ۶۹: ای آن که تو را شاه و گدا یکسانند 45شمارهٔ ۷۰: آنان که ندانند تو را می خوانند 46شمارهٔ ۷۱: آن قوم که روز و شب تو را جویانند 47شمارهٔ ۷۲: آنان که یکی هزار افسانه کنند 48شمارهٔ ۷۳: درویش که با قناعت و صبر بود 49شمارهٔ ۷۴: ای از خوف تو آسمان جامه کبود 50شمارهٔ ۷۵: خود را تو مبین که بی خدا نتوان بود 51شمارهٔ ۷۶: بی رنگ به رنگ چون تجلی بنمود 52شمارهٔ ۷۷: تا پای تو سر، سر تو تا پا نشود 53شمارهٔ ۷۸: تا جسم مکدرت همه جان نشود 54شمارهٔ ۷۹: تا از میلی دلت گریزان نشود 55شمارهٔ ۸۰: کوه غم یار کندن آسان نشود 56شمارهٔ ۸۱: از ذکر زبان، انس به جانان نشود 57شمارهٔ ۸۲: از مطلب من درد طلب من زاید 58شمارهٔ ۸۳: اشعار سعیدا به نظامی نرسید 59شمارهٔ ۸۴: ای هرزه درا ناله و افغان بگذار 60شمارهٔ ۸۵: خواهی که رسی به دوست جولان بگذار 61شمارهٔ ۸۶: ای آن که تویی ز عقل ها بالاتر 62شمارهٔ ۸۷: خواهی که رسی به دوست، از جان بگذر 63شمارهٔ ۸۸: بسیار به بر و بحر کردیم سفر 64شمارهٔ ۸۹: تا زهر غمت بود نخوردیم شکر 65شمارهٔ ۹۰: بی تو نفسی خوش نکشیدم هرگز 66شمارهٔ ۹۱: گویند که حق یار نمازی است و بس 67شمارهٔ ۹۲: گویند خدا ز روزه راضی است و بس 68شمارهٔ ۹۳: از خوان غمش حواله ای دارم بس 69شمارهٔ ۹۴: لعنت بر نفس ما و بر کردارش 70شمارهٔ ۹۵: آنان که به دعوا شده سادات مثال 71شمارهٔ ۹۶: گویند کسانی که جهان است خیال 72شمارهٔ ۹۷: تا صبح نشستم من و جان بر در دل 73شمارهٔ ۹۸: چون کرد ظهور، نور تابندهٔ دل 74شمارهٔ ۹۹: دیروز درآمدم به کاشانهٔ دل 75شمارهٔ ۱۰۰: تا کرد قبای ناز را بر تن گل 76شمارهٔ ۱۰۱: تا بنده شدم، چو مهر تابنده شدم 77شمارهٔ ۱۰۲: تنها نه به هجر آشنا گردیدم 78شمارهٔ ۱۰۳: گر دل گویم تو را ز جان می ترسم 79شمارهٔ ۱۰۴: یک سو شادی است در جهان یک سو غم 80شمارهٔ ۱۰۵: من خانهٔ آن ماه جبین می دانم 81شمارهٔ ۱۰۶: من گرچه ز عشق، گفتگو نتوانم 82شمارهٔ ۱۰۷: گر بادهٔ تو رسد به من مل چه کنم 83شمارهٔ ۱۰۸: هر ذره مدان ز خود کمش می بینم 84شمارهٔ ۱۰۹: شوخی که بری ز عالمش می بینم 85شمارهٔ ۱۱۰: چشمی که از او دو عالمش می بینم 86شمارهٔ ۱۱۱: دنیا که وفایش و بقایش معلوم 87شمارهٔ ۱۱۲: ما دلق ریای خویشتن سوخته ایم 88شمارهٔ ۱۱۳: تا مشعل دید عیب خامش کردیم 89شمارهٔ ۱۱۴: جز ناله کسی همنفس خویش ندیدیم 90شمارهٔ ۱۱۵: ما منتهییم و مبتدا هم ماییم 91شمارهٔ ۱۱۶: بیرون و درون برو بیا هم ماییم 92شمارهٔ ۱۱۷: آدم یک آدم است و یک صورت و جان 93شمارهٔ ۱۱۸: ای بسته میان تو کمر بر دل و جان 94شمارهٔ ۱۱۹: عالم جسم و محمدش آمده جان 95شمارهٔ ۱۲۰: ای از تو جهانیان به دادند و فغان 96شمارهٔ ۱۲۱: یاری دارم که روش دیدن نتوان 97شمارهٔ ۱۲۲: عرفان به خدا هیچ ندارند جهان 98شمارهٔ ۱۲۳: رفتی به سفر از پی تسخیر جهان 99شمارهٔ ۱۲۴: وهمی به خیال کرده جا نام جهان 100شمارهٔ ۱۲۵: بحری پنهان چو کرد جوش و طغیان 101شمارهٔ ۱۲۶: تا کی به لباس عاریت بند شدن 102شمارهٔ ۱۲۷: زینهار که کارها به خود آسان کن 103شمارهٔ ۱۲۸: بی یار شدم یک نفسم یاری کن 104شمارهٔ ۱۲۹: گاهی نزدیک و گاه دورم از تو 105شمارهٔ ۱۳۰: ای شیخ کرامت منما رهبر شو 106شمارهٔ ۱۳۱: چون موم بر آتشی رسی آب مشو 107شمارهٔ ۱۳۲: ای نفس و هوا برده دلت را، جان کو؟108شمارهٔ ۱۳۳: با نفس دغل تو بدگمان باشی به 109شمارهٔ ۱۳۴: دل رفت ز خود هنوز جان نارفته 110شمارهٔ ۱۳۵: این عالم ما که بی نظیر افتاده 111شمارهٔ ۱۳۶: ای باده فروش بادهٔ صاف بده 112شمارهٔ ۱۳۷: ساقی آورد ساغری بگزیده 113شمارهٔ ۱۳۸: در راه وفا ندیده ام قافله ای 114شمارهٔ ۱۳۹: ای دل نفسی صاحب عرفان نشدی 115شمارهٔ ۱۴۰: یاری دارم که رشک حور است و پری 116شمارهٔ ۱۴۱: ای عهدشکن قیمت ما را چه شناسی 117شمارهٔ ۱۴۲: آن بدگهری که بد بود با نیکی 118شمارهٔ ۱۴۳: او معنی معنی است که را آن معنی 119شمارهٔ ۱۴۴: تا کش و فش و عمامه را ته نکنی 120شمارهٔ ۱۴۵: با آیینه دمی شدم روی به روی 121شمارهٔ ۱۴۶: دارم دم سرد، چشم خون پالایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ