به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سعیدا یزدی

سعیدا یزدیرباعی هاشمارهٔ ۸۴: ای هرزه درا ناله و افغان بگذار

2890عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای هرزه درا ناله و افغان بگذار
تا دم نزنی دگر دل و جان بگذار
آخر ز تو می برند مشکل همه چیز
پس خود برخیز و بر خود آسان بگذار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۳: اشعار سعیدا به نظامی نرسید 2شمارهٔ ۸۴: ای هرزه درا ناله و افغان بگذار 3شمارهٔ ۸۵: خواهی که رسی به دوست جولان بگذار 4شمارهٔ ۸۶: ای آن که تویی ز عقل ها بالاتر 5شمارهٔ ۸۷: خواهی که رسی به دوست، از جان بگذر 6شمارهٔ ۸۸: بسیار به بر و بحر کردیم سفر 7شمارهٔ ۸۹: تا زهر غمت بود نخوردیم شکر 8شمارهٔ ۹۰: بی تو نفسی خوش نکشیدم هرگز 9شمارهٔ ۹۱: گویند که حق یار نمازی است و بس 10شمارهٔ ۹۲: گویند خدا ز روزه راضی است و بس 11شمارهٔ ۹۳: از خوان غمش حواله ای دارم بس 12شمارهٔ ۹۴: لعنت بر نفس ما و بر کردارش 13شمارهٔ ۹۵: آنان که به دعوا شده سادات مثال 14شمارهٔ ۹۶: گویند کسانی که جهان است خیال 15شمارهٔ ۹۷: تا صبح نشستم من و جان بر در دل 16شمارهٔ ۹۸: چون کرد ظهور، نور تابندهٔ دل 17شمارهٔ ۹۹: دیروز درآمدم به کاشانهٔ دل 18شمارهٔ ۱۰۰: تا کرد قبای ناز را بر تن گل 19شمارهٔ ۱۰۱: تا بنده شدم، چو مهر تابنده شدم 20شمارهٔ ۱۰۲: تنها نه به هجر آشنا گردیدم 21شمارهٔ ۱۰۳: گر دل گویم تو را ز جان می ترسم 22شمارهٔ ۱۰۴: یک سو شادی است در جهان یک سو غم 23شمارهٔ ۱۰۵: من خانهٔ آن ماه جبین می دانم 24شمارهٔ ۱۰۶: من گرچه ز عشق، گفتگو نتوانم 25شمارهٔ ۱۰۷: گر بادهٔ تو رسد به من مل چه کنم 26شمارهٔ ۱۰۸: هر ذره مدان ز خود کمش می بینم 27شمارهٔ ۱۰۹: شوخی که بری ز عالمش می بینم 28شمارهٔ ۱۱۰: چشمی که از او دو عالمش می بینم 29شمارهٔ ۱۱۱: دنیا که وفایش و بقایش معلوم 30شمارهٔ ۱۱۲: ما دلق ریای خویشتن سوخته ایم 31شمارهٔ ۱۱۳: تا مشعل دید عیب خامش کردیم 32شمارهٔ ۱۱۴: جز ناله کسی همنفس خویش ندیدیم 33شمارهٔ ۱۱۵: ما منتهییم و مبتدا هم ماییم 34شمارهٔ ۱۱۶: بیرون و درون برو بیا هم ماییم 35شمارهٔ ۱۱۷: آدم یک آدم است و یک صورت و جان 36شمارهٔ ۱۱۸: ای بسته میان تو کمر بر دل و جان 37شمارهٔ ۱۱۹: عالم جسم و محمدش آمده جان 38شمارهٔ ۱۲۰: ای از تو جهانیان به دادند و فغان 39شمارهٔ ۱۲۱: یاری دارم که روش دیدن نتوان 40شمارهٔ ۱۲۲: عرفان به خدا هیچ ندارند جهان 41شمارهٔ ۱۲۳: رفتی به سفر از پی تسخیر جهان 42شمارهٔ ۱۲۴: وهمی به خیال کرده جا نام جهان 43شمارهٔ ۱۲۵: بحری پنهان چو کرد جوش و طغیان 44شمارهٔ ۱۲۶: تا کی به لباس عاریت بند شدن 45شمارهٔ ۱۲۷: زینهار که کارها به خود آسان کن 46شمارهٔ ۱۲۸: بی یار شدم یک نفسم یاری کن 47شمارهٔ ۱۲۹: گاهی نزدیک و گاه دورم از تو 48شمارهٔ ۱۳۰: ای شیخ کرامت منما رهبر شو 49شمارهٔ ۱۳۱: چون موم بر آتشی رسی آب مشو 50شمارهٔ ۱۳۲: ای نفس و هوا برده دلت را، جان کو؟51شمارهٔ ۱۳۳: با نفس دغل تو بدگمان باشی به 52شمارهٔ ۱۳۴: دل رفت ز خود هنوز جان نارفته 53شمارهٔ ۱۳۵: این عالم ما که بی نظیر افتاده 54شمارهٔ ۱۳۶: ای باده فروش بادهٔ صاف بده 55شمارهٔ ۱۳۷: ساقی آورد ساغری بگزیده 56شمارهٔ ۱۳۸: در راه وفا ندیده ام قافله ای 57شمارهٔ ۱۳۹: ای دل نفسی صاحب عرفان نشدی 58شمارهٔ ۱۴۰: یاری دارم که رشک حور است و پری 59شمارهٔ ۱۴۱: ای عهدشکن قیمت ما را چه شناسی 60شمارهٔ ۱۴۲: آن بدگهری که بد بود با نیکی 61شمارهٔ ۱۴۳: او معنی معنی است که را آن معنی 62شمارهٔ ۱۴۴: تا کش و فش و عمامه را ته نکنی 63شمارهٔ ۱۴۵: با آیینه دمی شدم روی به روی 64شمارهٔ ۱۴۶: دارم دم سرد، چشم خون پالایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ