کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مکن ز شانه پریشان، کمند گیسو را
    به دست باده مده زلف عنبرین بورا
    از آن زمان که به چشم تو چشم بگشودم
    از این سپس نکنم یاد، چشم آهو را
    به نیم غمزه دلم را دو چشم جادویت
    چنان گرفت که چنگال باز، تیهر را
    به یک اشاره صف لشکر به هم شکند
    اگر اشاره کنی ترک چشم جادو را
    خیال تیر زدن گر به ترک چشم تو نیست
    برای چیست کشیده کمان ابرو را
    به چشم مست تو از ابلهیست پنجه زدن
    که راست طاقت این ترک سخت بازو را
    تو گر ز عارض چون مه نقاب برداری
    خجل ز خویش کنی صدهزار مه رو را
    قدت چو سرو، دو پستان چو میوهٔ لیمو
    کسی به سرو ندیده است بار لیمو را
    اگر به سیر چمن بی تو من روم چکنم
    کنار سبزه فضای چمن، لب جو را
    سرم چو گوی و خم زلف توست چون چوگان
    خوش آن دمی که به چوگان زنی تو این گو را
    به قتل «ترکی» مسکین چنین شتاب مکن
    که هیچ کس نکشد طوطی سخن گو را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha