کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همچو من، سوخته جانی به همه عالم نیست
    می توان گفت که در جنس بنی آدم نیست
    دوش رفتم به خرابات ندادند رهم
    کاین مکان، جای تو و مثل تو نامحرم نیست
    عشق در عالم معنی ست نهالی شاداب
    خوش نهالی ست و لیکن ثمرش جز غم نیست
    من از آن روز که جا می زدم از بادهٔ عشق
    راست گویم که از آن روز، دلم خرم نیست
    زخم شمشیر بود چاره پذیر از مرهم
    زخم عشق است که او را به جهان مرهم نیست
    هیچ کس را نشود شادی پیوسته نصیب
    شادیی نیست که دنبال سرش، ماتم نیست
    عالم عشق، بود دورتر از عالم عقل
    عاقلان را خبر از لذت آن عالم نیست
    مردهٔ زنده دل است آنکه بمیرد در عشق
    زنده کان را خبر از عشق مسیحا دم نیست
    در ره سیل، مزن خیمه به غفلت «ترکی»
    با خبر باش که بنیاد عمل محکم نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha