کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به فلک، بانگ ناله ام بر شد
    گوش گردون، ز ناله ام کر شد
    نه فراق توام به خواری کشت
    نه وصال توام میسر شد
    دیده ام بسکه ریخت گوهر اشک
    دامنم پر ز در و گوهر شد
    همه شب از خیال ماه رخت
    تا سحر، دیده ام پر اختر شد
    در فراق توام بسی شب و روز
    شب به سر رفت و، روز آخر شد
    تا دلم شد اسیر خال لبت
    ناتوان بود، ناتوان تر شد
    این شکایت به جانب که برم
    که مسلمان، اسیر کافر شد
    من کشیدم جفای روز فراق
    شب وصلت نصیب دیگر شد
    بسکه خونابه، چشم «ترکی» ریخت
    صفحهٔ دفترش ز خون تر شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha