کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا ای ساقی شیرین شمایل!
    به جامی می، غمم بزدای از دل
    بده جامی از آن راح رحیقم
    که از خاطر کند اندوه زایل
    مرا باشد تنی لاغرتر از مو
    چه سازد باغمی چون کوه بازل
    ز بس بار غمم بر دل نشسته
    بجنبد ناقه ام در زیر محمل
    غم یارم چنان از پا فکنده است
    که نتوانم برون آمد ز منزل
    به صد حسرت سفر کرد از برم یار
    تحمل از فراقش هست مشکل
    به امیدی که آید از سفر باز
    دو گوشم هست بر صوت جلاجل
    دریغا کشتی امید «ترکی»
    به گرداب غمش بنشست در گل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha