کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در راه عاشقی ست مرا استوار پا
    از جان نهاده ام به چنین رهگذار، پا
    ای پادشاه حسن که خوبان ز جان نهند
    بر آستانه ات ز پی افتخار، پا
    بر خاک آستان تو پایم کجا رسد
    باشد اگر به پیکر من صد هزار، پا
    دستم در آستین شده از خون دل نگار
    تا دیده ام زرنگ حنایت نگار، پا
    خیزم به پای بوسی ات از حجره مزار
    روزی اگر نهی تو مرا بر مزار، پا
    خاری به پای توست ز مژگان چشم من
    آهسته رو که تا منهی روی خار، پا
    با پای خود شکار، درآید تو را به بند
    بگذار ار به دشت، به عزم شکار، پا
    در راه انتظار تو شد خسته پای من
    از بس فشرده ام به ره انتظار، پا
    حیف است پای خویش گذاری تو بر زمین
    جانا! بیا به دیدهٔ «ترکی» گذار، پا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha