به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مجد همگر

مجد همگررباعی هاشمارهٔ ۲۰۷: خلوتگه جان جز شکن موی تو نیست

720عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خلوتگه جان جز شکن موی تو نیست
محراب دلم جز خم ابروی تو نیست
در چهره تو صورت جان می طلبم
کآئینه جان نمای جز روی تو نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۰۶: سر نیست که در قبضه فرمان تو نیست 2شمارهٔ ۲۰۷: خلوتگه جان جز شکن موی تو نیست 3شمارهٔ ۲۰۸: دلها ز جفاهای تو بی گردی نیست 4شمارهٔ ۲۰۹: دل نیست که از غمت در او دردی نیست 5شمارهٔ ۲۱۰: بی کلک تو آب روی منشوری نیست 6شمارهٔ ۲۱۱: از وصل توام امید بهروزی نیست 7شمارهٔ ۲۱۲: روزی نبود که با منت جنگی نیست 8شمارهٔ ۲۱۳: در عشق به از رندی و خودکامی نیست 9شمارهٔ ۲۱۴: شاها چو تو در سپهر دین ماهی نیست 10شمارهٔ ۲۱۵: نه اهل بهشتی تو بدین سیرت زشت 11شمارهٔ ۲۱۶: دی بگذشتم چو بیهشان بردر و دشت 12شمارهٔ ۲۱۷: گرکسری و قارون شوی ای باد به مشت 13شمارهٔ ۲۱۸: در کوی تو آب چشمم از سر بگذشت 14شمارهٔ ۲۱۹: در نامه تو قلم چو گردن بفراشت 15شمارهٔ ۲۲۰: دلبر به گه وداع چون رو برداشت 16شمارهٔ ۲۲۱: تقدیر و قضا ترا چو آزرم نداشت 17شمارهٔ ۲۲۲: وصلت بگذشت و دیده با نم بگذاشت 18شمارهٔ ۲۲۳: زان نقش که بر دلم خیال تو نگاشت 19شمارهٔ ۲۲۴: عمری به امید و آرزویت بگذشت 20شمارهٔ ۲۲۵: عمری که در این هجر جگر سوز گذشت 21شمارهٔ ۲۲۶: ای عارض تو نخست بنیاد بهشت 22شمارهٔ ۲۲۷: ای روی تو در جهان نمودار بهشت 23شمارهٔ ۲۲۸: خاکی ز زمین که عطف دامانت برفت 24شمارهٔ ۲۲۹: از روزن خیمه گفت ماهم به نهفت 25شمارهٔ ۲۳۰: تا درد تو شد با دل حیرانم جفت 26شمارهٔ ۲۳۱: ای خاک ز درد دل نمی یارم گفت 27شمارهٔ ۲۳۲: با دل سخن خویش بگفتم به نهفت 28شمارهٔ ۲۳۳: عمری دلم اندر پی وصل تو شتافت 29شمارهٔ ۲۳۴: سرویست قدش ولیک روی از من تافت 30شمارهٔ ۲۳۵: دل در پی کام یکدم آرام نیافت 31شمارهٔ ۲۳۶: جان گر ز غمت با دل پرتاب برفت 32شمارهٔ ۲۳۷: دردا که دل عاقلم از دست برفت 33شمارهٔ ۲۳۸: دل با تو بسی به جان بکوشید و برفت 34شمارهٔ ۲۳۹: چون سوز توام در این دل ریش گرفت 35شمارهٔ ۲۴۰: عهدت حق صحبت و نشستم نگرفت 36شمارهٔ ۲۴۱: از باد صبا دلم چو بوی تو گرفت 37شمارهٔ ۲۴۲: دی بر سر ره چو دلستانم می رفت 38شمارهٔ ۲۴۳: دی شاه بتان با رخ رنگین می رفت 39شمارهٔ ۲۴۴: چشمت کم ما گرفت بیگانه صفت 40شمارهٔ ۲۴۵: با تو سخنی که بی زبان جانم گفت 41شمارهٔ ۲۴۶: رفتم به سفر چو بود دوری کامت 42شمارهٔ ۲۴۷: بس بار بلا به جان کشیدم ز غمت 43شمارهٔ ۲۴۸: ای من به فدای آن تن چون سمنت 44شمارهٔ ۲۴۹: بشکست دلم زان دل چون سندانت 45شمارهٔ ۲۵۰: ای دور فلک نتیجه دورانت 46شمارهٔ ۲۵۱: یکچند به آوازه بدم مفتونت 47شمارهٔ ۲۵۲: ای خصم مدان رفتنش ا زنفرینت 48شمارهٔ ۲۵۳: ای رشک بنفشه سنبل پرچینت 49شمارهٔ ۲۵۴: نه سیم که جائی طلبم در کویت 50شمارهٔ ۲۵۵: نه برگ که خیمه ای زنم پهلویت 51شمارهٔ ۲۵۶: نه دست که گیرم شکنی از مویت 52شمارهٔ ۲۵۷: افکند مرا گردش دهر ازکویت 53شمارهٔ ۲۵۸: خورشید نخواهم که ببیند رویت 54شمارهٔ ۲۵۹: زلفت ستمی بر رخ سیمین ای کاج 55شمارهٔ ۲۶۰: چونان نکند بخت از آن طایفه کوچ 56شمارهٔ ۲۶۱: جانا سر زلفت ز پس و پشت مپیچ 57شمارهٔ ۲۶۲: رحم آر بر این سوخته باخته روح 58شمارهٔ ۲۶۳: اقبال همائی ست در این کاخ فراخ 59شمارهٔ ۲۶۴: ایام همین دماغ تو بنشاند 60شمارهٔ ۲۶۵: از آتش و آب دل و جانم فریاد 61شمارهٔ ۲۶۶: در توس شدم ز خاک فردوسی شاد 62شمارهٔ ۲۶۷: بادی که بدی همدم آن حور نژاد 63شمارهٔ ۲۶۸: ای باد که جان فدای پیغام تو باد 64شمارهٔ ۲۶۹: جز عنبر زلف هیچ لالات مباد 65شمارهٔ ۲۷۰: ای دل چو تو کس فتنه و شردوست مباد 66شمارهٔ ۲۷۱: دل جز بر تیر غمت آماج مباد 67شمارهٔ ۲۷۲: دل بی هوس تو ای دل افروز مباد 68شمارهٔ ۲۷۳: در بزم تو شمع طرب افروخته باد 69شمارهٔ ۲۷۴: اقبال غلام بخت پیروز تو باد 70شمارهٔ ۲۷۵: ای دل ز گلی که جفت صد خار افتاد 71شمارهٔ ۲۷۶: ایزد چو وفا و مهرجوئیت نداد 72شمارهٔ ۲۷۷: گیرم که مرا خدمت تو شاهی داد 73شمارهٔ ۲۷۸: گفتم که دل از تو در دمی شاد رساد 74شمارهٔ ۲۷۹: ازدرد منت گرد به دامن مرساد 75شمارهٔ ۲۸۰: از جور تو هیچ خسته نفرین مکناد 76شمارهٔ ۲۸۱: این رسم نگر که دهر پرشور نهاد 77شمارهٔ ۲۸۲: گردون که لطف در تن پاک تو نهاد 78شمارهٔ ۲۸۳: ترسا بچه ایکه باج از ارمن بستد 79شمارهٔ ۲۸۴: هر دل که در آن زلف چو شستت افتد 80شمارهٔ ۲۸۵: گر یک نظرت بر من حیران افتد 81شمارهٔ ۲۸۶: از حادثه هر کجا که بندی افتد 82شمارهٔ ۲۸۷: هر سفله که همرنگ اماجد گردد 83شمارهٔ ۲۸۸: آن روز که جان جفت کشاکش گردد 84شمارهٔ ۲۸۹: وقتی که چمن به کام بلبل گردد 85شمارهٔ ۲۹۰: هر سر که تو را بر خط فرمان گردد 86شمارهٔ ۲۹۱: بی نام تو نقش سکه وارون گردد 87شمارهٔ ۲۹۲: از بسکه ز گریه نامه تر می گردد 88شمارهٔ ۲۹۳: با دل گفتم که یار بر می گردد 89شمارهٔ ۲۹۴: تو می گذری و بر دلم می گذرد 90شمارهٔ ۲۹۵: آنچ از غم تو بر سر من می گذرد 91شمارهٔ ۲۹۶: عهدی کرده ست این فلک بیهده گرد 92شمارهٔ ۲۹۷: غیرت برم از زبان چو نام تو برد 93شمارهٔ ۲۹۸: گرچه ز جفای تو بسی دیدم درد 94شمارهٔ ۲۹۹: ظلمی ست بر آن دیده که در تو نگرد 95شمارهٔ ۳۰۰: نه پایم ازین پس ره کویت سپرد 96شمارهٔ ۳۰۱: گفتی دل دیوانه تو را شیدا کرد؟97شمارهٔ ۳۰۲: چون دست اجل تخته برهان بسترد 98شمارهٔ ۳۰۳: مرگ تو بر آورد ز ایوانم گرد 99شمارهٔ ۳۰۴: گفتم چو دلم لابه گری پیش آرد 100شمارهٔ ۳۰۵: هرگز نکنی میل و دلت نگذارد 101شمارهٔ ۳۰۶: آن درد که کوه را خروشان دارد 102شمارهٔ ۳۰۷: زلف تو که خون ریختن آئین دارد 103شمارهٔ ۳۰۸: با خوت که آدمی سرشتی دارد 104شمارهٔ ۳۰۹: گر چه دلم از جور تو داغی دارد 105شمارهٔ ۳۱۰: از وصل رخت هر که نشانی دارد 106شمارهٔ ۳۱۱: نه دل ز غمت ذوق جوانی دارد 107شمارهٔ ۳۱۲: دلدار ز سینه زنگ غم می سترد 108شمارهٔ ۳۱۳: ترسم که به گریه دیده آبم ببرد 109شمارهٔ ۳۱۴: چون بر دل موری ز تو ننشیند گرد 110شمارهٔ ۳۱۵: تا کی عمرت به خودپرستی گذرد 111شمارهٔ ۳۱۶: در عشق تو عمرم به ستم می گذرد 112شمارهٔ ۳۱۷: سودای تو تا در سر من ماوا کرد 113شمارهٔ ۳۱۸: گر چاره این تنگدلی باید کرد 114شمارهٔ ۳۱۹: عشق تو به شوریده سری فاشم کرد 115شمارهٔ ۳۲۰: محرم بدم و جور تو محرومم کرد 116شمارهٔ ۳۲۱: انگار که راز دل نهان دانم کرد 117شمارهٔ ۳۲۲: جانا غم دوری تو با ما آن کرد 118شمارهٔ ۳۲۳: با هجر چنان حریف خو نتوان کرد 119شمارهٔ ۳۲۴: کم نال دلا اگر شهت یاد نکرد 120شمارهٔ ۳۲۵: بر سنگدلت ناله و دم کار نکرد 121شمارهٔ ۳۲۶: دل با تو و صبر سازگاری که نکرد 122شمارهٔ ۳۲۷: سودای تو آتش دلم افزون کرد 123شمارهٔ ۳۲۸: قصه چه کنم که اشتیاق تو چه کرد 124شمارهٔ ۳۲۹: بر بام بدیدمش که جولان می کرد 125شمارهٔ ۳۳۰: ای دل اگر آغاز به می خواهی کرد 126شمارهٔ ۳۳۱: برهان که به مرگ خوب ناگاه بمرد 127شمارهٔ ۳۳۲: آن دد که چو دمنه در کمینگاه بمرد 128شمارهٔ ۳۳۳: دل بین که مرا غم که مهمان آورد 129شمارهٔ ۳۳۴: عشق آمد و بر دلم شبیخون آورد 130شمارهٔ ۳۳۵: تا هست غمت غمی دگر نتوان خورد 131شمارهٔ ۳۳۶: نپسندم کایزد به گناهت گیرد 132شمارهٔ ۳۳۷: گر سرو قد خوشت به بر در گیرد 133شمارهٔ ۳۳۸: هر شب سپه غم تو راهم گیرد 134شمارهٔ ۳۳۹: مگذار که کار دل قراری گیرد 135شمارهٔ ۳۴۰: نه در تو فغان و یاربم می گیرد 136شمارهٔ ۳۴۱: لافی ز تو پیش کس نمی یارم زد 137شمارهٔ ۳۴۲: دم بی رخ یار نازنین نتوان زد 138شمارهٔ ۳۴۳: بی بزم تو چشم جام می خون ریزد 139شمارهٔ ۳۴۴: آن روز که آوازه محشر خیزد 140شمارهٔ ۳۴۵: در هجر تو گر جان ز تنم برخیزد 141شمارهٔ ۳۴۶: شاها کرمت از پی آن برخیزد 142شمارهٔ ۳۴۷: اول سخنم چو از زبان برخیزد 143شمارهٔ ۳۴۸: گل کیست که در رونق خد تو رسد 144شمارهٔ ۳۴۹: گوئی که لبم بر لب نوش تو رسد 145شمارهٔ ۳۵۰: از عشق چو بر جوان ملامت باشد 146شمارهٔ ۳۵۱: تا گوش بود سوی سلامت باشد 147شمارهٔ ۳۵۲: گر بر سر گل تاج مکلل باشد 148شمارهٔ ۳۵۳: بشنو لغزی که سخت موزون باشد 149شمارهٔ ۳۵۴: گفتم شبه ار سفته بود به باشد 150شمارهٔ ۳۵۵: تا میل دلت به کین پرستی باشد 151شمارهٔ ۳۵۶: نه مهر تو از دلم به در خواهد شد 152شمارهٔ ۳۵۷: گردون که بدیهاش جوی کاست نشد 153شمارهٔ ۳۵۸: کو جان که ز بیداد فلک خسته نشد 154شمارهٔ ۳۵۹: در دل نفسی یاد تو گردیده نشد 155شمارهٔ ۳۶۰: یارم به تفرج چمن بیرون شد 156شمارهٔ ۳۶۱: بر تو به جوانی دلم من مفتون شد 157شمارهٔ ۳۶۲: بر نام تو چون نام رهی املی شد 158شمارهٔ ۳۶۳: از بسکه رخ نامه به خون تر می شد 159شمارهٔ ۳۶۴: بر یاد رخ و قد تو ای سرو بلند 160شمارهٔ ۳۶۵: غصنی چو فروع شرع را سایه فکند 161شمارهٔ ۳۶۶: گر برسر آتشم نشانی چو سپند 162شمارهٔ ۳۶۷: پستم کردی به محنت ای چرخ بلند 163شمارهٔ ۳۶۸: گریانم از اندوه و عدو بر من چند 164شمارهٔ ۳۶۹: ای شاه چگونه ای در آن خاک نژند 165شمارهٔ ۳۷۰: ای همچو سلیمانت سر و تاج بلند 166شمارهٔ ۳۷۱: ایزد چو نهان من و تو می داند 167شمارهٔ ۳۷۲: در جعبه روزگار یک تیر نماند 168شمارهٔ ۳۷۳: گر خواب خوش است عق مرگش خواند 169شمارهٔ ۳۷۴: عهدی دارد جهان که تا بتواند 170شمارهٔ ۳۷۵: در دیده ز گلزار رخت خار بماند 171شمارهٔ ۳۷۶: گلبرگ به روی چون بهارت ماند 172شمارهٔ ۳۷۷: نه ابر به چشم اشکبارم ماند 173شمارهٔ ۳۷۸: در دیده به جز اشک به دامن بنماند 174شمارهٔ ۳۷۹: ای نفس چو برگ کامرانیت نماند 175شمارهٔ ۳۸۰: ای دل چو شه ستوده آثار نماند 176شمارهٔ ۳۸۱: گیرم که وفا و عهد را نام نماند 177شمارهٔ ۳۸۲: جانا رمقی در دل شوریده نماند 178شمارهٔ ۳۸۳: خورشید بماناد اگر سایه نماند 179شمارهٔ ۳۸۴: گردون سیه دل که به کاسی ماند 180شمارهٔ ۳۸۵: تا گرد گلت سنبل تر کاشته اند 181شمارهٔ ۳۸۶: زان قصه دردم که یکی یار نخواند 182شمارهٔ ۳۸۷: اشک و دل خونین شده با هم یارند 183شمارهٔ ۳۸۸: خورشید و مه ار برت زمین بوس آرند 184شمارهٔ ۳۸۹: مشتاقانت ز عافیت مهجورند 185شمارهٔ ۳۹۰: هرگز دل من یکدم بی غم نزند 186شمارهٔ ۳۹۱: آنانکه چهان کنند و مردم سوزند 187شمارهٔ ۳۹۲: یک چند نبودم ز وصالت خرسند 188شمارهٔ ۳۹۳: هر شب که مرا درد تو بیدار کند 189شمارهٔ ۳۹۴: والله که گر دل مرا خوش نکند 190شمارهٔ ۳۹۵: با من سگ گنجه پنجه در پنجه کند 191شمارهٔ ۳۹۶: گفتم که تو را ماه فلک می خوانند 192شمارهٔ ۳۹۷: مگذار که اغیار به راهت بینند 193شمارهٔ ۳۹۸: آنم چو نمی دهی که مستان خواهند 194شمارهٔ ۳۹۹: فردا چو حساب من مسکین خواهند 195شمارهٔ ۴۰۰: از خاک چو رخت من بر افلاک نهند 196شمارهٔ ۴۰۱: چشم ارتن خویش غرقه در خون بیند 197شمارهٔ ۴۰۲: مسکین دلم از هجر تو آن می بیند 198شمارهٔ ۴۰۳: گر خسته دلی شبی به غم بنشیند 199شمارهٔ ۴۰۴: ای دل هوست به گفتگو ننشیند 200شمارهٔ ۴۰۵: گه گریه ز مهرت آشنائی بدهد 201شمارهٔ ۴۰۶: تا چرخ زمین را مدد از خور ندهد 202شمارهٔ ۴۰۷: گفتم به یکی کله که خاکش فرسود 203شمارهٔ ۴۰۸: ظلم است کز اوست عقل و دین ناخشنود 204شمارهٔ ۴۰۹: تا هجر تو داغ دل ریشم فرمود 205شمارهٔ ۴۱۰: آن دل که به دوری تو خرسند بود 206شمارهٔ ۴۱۱: روزی که ز عشق من ملالت نبود 207شمارهٔ ۴۱۲: می جز ز کف تو نوش لب خوش نبود 208شمارهٔ ۴۱۳: ایزد چو به قهر دوزخت تافته بود 209شمارهٔ ۴۱۴: شاها فلک از در فسوس تو بود 210شمارهٔ ۴۱۵: تا جان دارم غمت ز جانم نرود 211شمارهٔ ۴۱۶: درد تو ز دل به داغ هجران نرود 212شمارهٔ ۴۱۷: ای نفس اگر خاک تو بر باد شود 213شمارهٔ ۴۱۸: در چشم سپهر سرمه شرم شود 214شمارهٔ ۴۱۹: ماهی که به مهرش دل خور گرم شود 215شمارهٔ ۴۲۰: کاری فلکا از تو میسر نشود 216شمارهٔ ۴۲۱: از خوی بدت که هیچ بهتر نشود 217شمارهٔ ۴۲۲: هرگز هوست زین دل مستم نشود 218شمارهٔ ۴۲۳: هرگز ز تو میل و آرزویم نشود 219شمارهٔ ۴۲۴: ریش دل من به هجر تو به نشود 220شمارهٔ ۴۲۵: خون گر ز لقب تاشی ات آگاه شود 221شمارهٔ ۴۲۶: با هر که دلم به مهر پیوسته شود 222شمارهٔ ۴۲۷: حاشا که به بوسه خالت آلوده شود 223شمارهٔ ۴۲۸: تا سوسن آزاد زبان در تو کشید 224شمارهٔ ۴۲۹: زان سیم وزری که در دم گاز آید 225شمارهٔ ۴۳۰: شبها که دلم بی تو به فریاد آید 226شمارهٔ ۴۳۱: هر باد که از جانب بغداد آید 227شمارهٔ ۴۳۲: گر بر دلم از جور تو صد تیر آید 228شمارهٔ ۴۳۳: ابروی ترا ز ماه نو ننگ آید 229شمارهٔ ۴۳۴: از لطف تو قد سرو را حال آید 230شمارهٔ ۴۳۵: نه کار به آب دیده بر می آید 231شمارهٔ ۴۳۶: در نامه ز بس غم که به هر می آید 232شمارهٔ ۴۳۷: چون یاد ز یار دلکشم می آید 233شمارهٔ ۴۳۸: هر شب چو رهی زبون زغم می آید 234شمارهٔ ۴۳۹: گل آب شد از شرم چو روی تو بدید 235شمارهٔ ۴۴۰: دی گفت نهفته رخ چو در راهم دید 236شمارهٔ ۴۴۱: گر روی تو را چو آینه بتوان دید 237شمارهٔ ۴۴۲: گر دون ز تو هیچ راز مستور ندید 238شمارهٔ ۴۴۳: در ماتم شمس از شفق خون بچکید 239شمارهٔ ۴۴۴: دیدمش خوی از گل ترش می بارید 240شمارهٔ ۴۴۵: از بهر خدا به چشم جانش نگرید 241شمارهٔ ۴۴۶: یار از پی کار مشکلم می گرید 242شمارهٔ ۴۴۷: شمعی که ز سوز دل حزین می گرید 243شمارهٔ ۴۴۸: تا جان دارم دلم به کویت پوید 244شمارهٔ ۴۴۹: از جور تو دلبر ز دلم نیست خبر 245شمارهٔ ۴۵۰: از قطره آب رخنه گردد مرمر 246شمارهٔ ۴۵۱: نه صبر که تا به صلح باز آید یار 247شمارهٔ ۴۵۲: چشمی دارم چو ابر دی گوهر بار 248شمارهٔ ۴۵۳: بی وصل تو جان نخواهم ای زیبا یار 249شمارهٔ ۴۵۴: بر سر مزن آن دست بلورین زنهار 250شمارهٔ ۴۵۵: اندیشه عشقت دم سرد آرد بار 251شمارهٔ ۴۵۶: ای دوست تو غم با من غمساز گذار 252شمارهٔ ۴۵۷: آزرده مکن دل از من ای مه زنهار 253شمارهٔ ۴۵۸: هر شب چو وزد بر دل من باد سحر 254شمارهٔ ۴۵۹: هر صبح شوم به خلوت آباد سحر 255شمارهٔ ۴۶۰: بر ما رقم خطا کشیدی آخر 256شمارهٔ ۴۶۱: عشق آمد و تازه کرد ریشم دیگر 257شمارهٔ ۴۶۲: ای نام من از عشق تو دیوانه شهر 258شمارهٔ ۴۶۳: حالیست عجب با توام ای طیره حور 259شمارهٔ ۴۶۴: آخر ز من ای عهد شکن یادآور 260شمارهٔ ۴۶۵: ای دل زر و جاه از اهل دنیا مپذیر 261شمارهٔ ۴۶۶: ای چون تو جوان نبوده در عالم پیر 262شمارهٔ ۴۶۷: یارب غم دلبر ز روانم برگیر 263شمارهٔ ۴۶۸: در کینه به جان بکوش و رک باز مگیر 264شمارهٔ ۴۶۹: با جوز عروس حجله بستند و سریر 265شمارهٔ ۴۷۰: زان سوز که از تو دارم ای شمع طراز 266شمارهٔ ۴۷۱: ازبیخوابی در دل شبهای دراز 267شمارهٔ ۴۷۲: یکدم نشوی با من مسکین دمساز 268شمارهٔ ۴۷۳: برقی بودی که جستی ای مایه ناز 269شمارهٔ ۴۷۴: تا کی بود این فریب و مکر ای بد سا ...270شمارهٔ ۴۷۵: چون رشته تنم به تاب هجران مگذار 271شمارهٔ ۴۷۶: چون روی نمود بخت و وصل آمد ساز 272شمارهٔ ۴۷۷: نومید بدم ز دیدنت عمر دراز 273شمارهٔ ۴۷۸: شمعم که ز دوری تو ای مایه ناز 274شمارهٔ ۴۷۹: شد جان عطا ز اوج گردون به فراز 275شمارهٔ ۴۸۰: آغاز غم تو ماجرائیست دراز 276شمارهٔ ۴۸۱: گفتم ای اجل با تو ستیزد هرگز 277شمارهٔ ۴۸۲: شمعم که ز دوری تو ای جان افروز 278شمارهٔ ۴۸۳: دل می گسلد ز عشق زنجیر هنوز 279شمارهٔ ۴۸۴: در چشم من است آن رخ رخشنده هنوز 280شمارهٔ ۴۸۵: ای دوست در آن شکایتی یانه هنوز 281شمارهٔ ۴۸۶: ای دوست ز دوست تا توانی مگریز 282شمارهٔ ۴۸۷: ای نفس مزن به جور و بیداد نفس 283شمارهٔ ۴۸۸: جانا شکری زان لب شیرینم بس 284شمارهٔ ۴۸۹: در عشق خیال تو مرا محرم بس 285شمارهٔ ۴۹۰: ای صبح رخ از سوز شب تار بترس 286شمارهٔ ۴۹۱: گفتم به تو از ناله درویش بترس 287شمارهٔ ۴۹۲: درمان چو نجوئیم به دل درد مباش 288شمارهٔ ۴۹۳: ای تن ز شب دراز دلسوز مباش 289شمارهٔ ۴۹۴: گر عاشقی انده کش هجران می باش 290شمارهٔ ۴۹۵: یک یک هنرم بین و گنه ده ده بخش 291شمارهٔ ۴۹۶: سبحان لله قد و خط و رخسارش 292شمارهٔ ۴۹۷: سوگند به خاک قامت چالاکش 293شمارهٔ ۴۹۸: دلخسته ام از شنیدن احوالش 294شمارهٔ ۴۹۹: شمعی که ازوست عیش می خوران خوش 295شمارهٔ ۵۰۰: ای گاه عتاب خوی بدساز تو خوش 296شمارهٔ ۵۰۱: ای چون لب شیرین تو دشنام تو خوش 297شمارهٔ ۵۰۲: سیلاب ز جوی دیده راندم شب دوش 298شمارهٔ ۵۰۳: خوش باش به هر حال و مشو بیش اندیش 299شمارهٔ ۵۰۴: ای روی تو آراسته بی آرایش 300شمارهٔ ۵۰۵: ای جور تو از صبر من غمگین بیش 301شمارهٔ ۵۰۶: اکنون که تهی ست منزل من ز نشاط 302شمارهٔ ۵۰۷: از آتش دل شدم شب افروز چو شمع 303شمارهٔ ۵۰۸: جانا رخ من زرد شدا ز گرد فراق 304شمارهٔ ۵۰۹: خون کرد دلم را چو دل لاله فراق 305شمارهٔ ۵۱۰: عهد من دل شکسته زینگونه سبک 306شمارهٔ ۵۱۱: از نظم تباه دل نمی داری تنگ 307شمارهٔ ۵۱۲: ای سنگدل ار کوه ثباتی و درنگ 308شمارهٔ ۵۱۳: دلهاست ز چشم و دهن تنگ تو تنگ 309شمارهٔ ۵۱۴: نه عمر عزیز داد یک راحت دل 310شمارهٔ ۵۱۵: ره جوی و مکن تکیه بر این منزل گل 311شمارهٔ ۵۱۶: هرگز ز تو نگلسم محال است محال 312شمارهٔ ۵۱۷: ای یار چو اندیشه و مونس چو خیال 313شمارهٔ ۵۱۸: گشتم ز جفای فلک و گردش سال 314شمارهٔ ۵۱۹: رسوا شدم از دیده و شیدا از دل 315شمارهٔ ۵۲۰: ای کرده پر از خاک جفا مفرش دل 316شمارهٔ ۵۲۱: در عشق توام نه صبر برخاست نه دل 317شمارهٔ ۵۲۲: برخیز که غنچه در قماط است ای دل 318شمارهٔ ۵۲۳: این عمر کز و هست ملالی حاصل 319شمارهٔ ۵۲۴: آنکو رقم قضا بزد پیش از عقل 320شمارهٔ ۵۲۵: از عشق عنا یافتم از مهر الم 321شمارهٔ ۵۲۶: این کوزه که پر آب حیات است مدام 322شمارهٔ ۵۲۷: هر آه که من به صبحگاهی زده ام 323شمارهٔ ۵۲۸: من نیستم آن کسی که هستی طلبم 324شمارهٔ ۵۲۹: دوش از تو چو ناامید برگردیدم 325شمارهٔ ۵۳۰: هر چند که در تو بیشتر می نگرم 326شمارهٔ ۵۳۱: گفتی که به فریاد رسی یکبارم 327شمارهٔ ۵۳۲: دی گفت ز روی آزمون دلدارم 328شمارهٔ ۵۳۳: تا چند دریغ قلم رانده خورم 329شمارهٔ ۵۳۴: بر من چو گذر کند بت کشمیرم 330شمارهٔ ۵۳۵: نز روزه فرض و مستحب می ترسم 331شمارهٔ ۵۳۶: تا چند جفای این غم آباد کشم 332شمارهٔ ۵۳۷: زین دام بلا که در وی افتاد دلم 333شمارهٔ ۵۳۸: از بسکه رسد زخم غمت سوی دلم 334شمارهٔ ۵۳۹: شمعم که ز تست جانم ای جانانم 335شمارهٔ ۵۴۰: ترسم که شبی سحر دعائی بکنم 336شمارهٔ ۵۴۱: هجر تو تباه کرد حالم چکنم 337شمارهٔ ۵۴۲: در از لب گوهر شکنش می خواهم 338شمارهٔ ۵۴۳: هنگام وداع تا به منزل رفتیم 339شمارهٔ ۵۴۴: ما گرچه به نطق طوطی خوش نفسیم 340شمارهٔ ۵۴۵: ای چرخ ز گردش تو خرسند نیم 341شمارهٔ ۵۴۶: هر شب چو شباهنگ بگرید با من 342شمارهٔ ۵۴۷: در عشق تو کس تاب نیارد جز من 343شمارهٔ ۵۴۸: نه کارگر است چاره سازی با تو 344شمارهٔ ۵۴۹: آمد بنشست، گفت برخیز و برو!345شمارهٔ ۵۵۰: ما را نبود دلی که کار آید ازو 346شمارهٔ ۵۵۱: جانکاه منی و دل فزای همه ای 347شمارهٔ ۵۵۲: ای دل ز می غرور مستی تا کی 348شمارهٔ ۵۵۳: از سادگی و سلیمی و مسکینی 349شمارهٔ ۵۵۴: هر دم ز من دلشده بیزار شوی 350شمارهٔ ۵۵۵: نه عشق شنیده ام بدین رسوائی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ