به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مجد همگر

مجد همگررباعی هاشمارهٔ ۴۵۴: بر سر مزن آن دست بلورین زنهار

750عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بر سر مزن آن دست بلورین زنهار
وز جزع مکن گوهر ناسفته نثار
بر سر زدن و گریستن کار تو نیست
این کار به دست و چشم من باز گذار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۵۳: بی وصل تو جان نخواهم ای زیبا یار 2شمارهٔ ۴۵۴: بر سر مزن آن دست بلورین زنهار 3شمارهٔ ۴۵۵: اندیشه عشقت دم سرد آرد بار 4شمارهٔ ۴۵۶: ای دوست تو غم با من غمساز گذار 5شمارهٔ ۴۵۷: آزرده مکن دل از من ای مه زنهار 6شمارهٔ ۴۵۸: هر شب چو وزد بر دل من باد سحر 7شمارهٔ ۴۵۹: هر صبح شوم به خلوت آباد سحر 8شمارهٔ ۴۶۰: بر ما رقم خطا کشیدی آخر 9شمارهٔ ۴۶۱: عشق آمد و تازه کرد ریشم دیگر 10شمارهٔ ۴۶۲: ای نام من از عشق تو دیوانه شهر 11شمارهٔ ۴۶۳: حالیست عجب با توام ای طیره حور 12شمارهٔ ۴۶۴: آخر ز من ای عهد شکن یادآور 13شمارهٔ ۴۶۵: ای دل زر و جاه از اهل دنیا مپذیر 14شمارهٔ ۴۶۶: ای چون تو جوان نبوده در عالم پیر 15شمارهٔ ۴۶۷: یارب غم دلبر ز روانم برگیر 16شمارهٔ ۴۶۸: در کینه به جان بکوش و رک باز مگیر 17شمارهٔ ۴۶۹: با جوز عروس حجله بستند و سریر 18شمارهٔ ۴۷۰: زان سوز که از تو دارم ای شمع طراز 19شمارهٔ ۴۷۱: ازبیخوابی در دل شبهای دراز 20شمارهٔ ۴۷۲: یکدم نشوی با من مسکین دمساز 21شمارهٔ ۴۷۳: برقی بودی که جستی ای مایه ناز 22شمارهٔ ۴۷۴: تا کی بود این فریب و مکر ای بد سا ...23شمارهٔ ۴۷۵: چون رشته تنم به تاب هجران مگذار 24شمارهٔ ۴۷۶: چون روی نمود بخت و وصل آمد ساز 25شمارهٔ ۴۷۷: نومید بدم ز دیدنت عمر دراز 26شمارهٔ ۴۷۸: شمعم که ز دوری تو ای مایه ناز 27شمارهٔ ۴۷۹: شد جان عطا ز اوج گردون به فراز 28شمارهٔ ۴۸۰: آغاز غم تو ماجرائیست دراز 29شمارهٔ ۴۸۱: گفتم ای اجل با تو ستیزد هرگز 30شمارهٔ ۴۸۲: شمعم که ز دوری تو ای جان افروز 31شمارهٔ ۴۸۳: دل می گسلد ز عشق زنجیر هنوز 32شمارهٔ ۴۸۴: در چشم من است آن رخ رخشنده هنوز 33شمارهٔ ۴۸۵: ای دوست در آن شکایتی یانه هنوز 34شمارهٔ ۴۸۶: ای دوست ز دوست تا توانی مگریز 35شمارهٔ ۴۸۷: ای نفس مزن به جور و بیداد نفس 36شمارهٔ ۴۸۸: جانا شکری زان لب شیرینم بس 37شمارهٔ ۴۸۹: در عشق خیال تو مرا محرم بس 38شمارهٔ ۴۹۰: ای صبح رخ از سوز شب تار بترس 39شمارهٔ ۴۹۱: گفتم به تو از ناله درویش بترس 40شمارهٔ ۴۹۲: درمان چو نجوئیم به دل درد مباش 41شمارهٔ ۴۹۳: ای تن ز شب دراز دلسوز مباش 42شمارهٔ ۴۹۴: گر عاشقی انده کش هجران می باش 43شمارهٔ ۴۹۵: یک یک هنرم بین و گنه ده ده بخش 44شمارهٔ ۴۹۶: سبحان لله قد و خط و رخسارش 45شمارهٔ ۴۹۷: سوگند به خاک قامت چالاکش 46شمارهٔ ۴۹۸: دلخسته ام از شنیدن احوالش 47شمارهٔ ۴۹۹: شمعی که ازوست عیش می خوران خوش 48شمارهٔ ۵۰۰: ای گاه عتاب خوی بدساز تو خوش 49شمارهٔ ۵۰۱: ای چون لب شیرین تو دشنام تو خوش 50شمارهٔ ۵۰۲: سیلاب ز جوی دیده راندم شب دوش 51شمارهٔ ۵۰۳: خوش باش به هر حال و مشو بیش اندیش 52شمارهٔ ۵۰۴: ای روی تو آراسته بی آرایش 53شمارهٔ ۵۰۵: ای جور تو از صبر من غمگین بیش 54شمارهٔ ۵۰۶: اکنون که تهی ست منزل من ز نشاط 55شمارهٔ ۵۰۷: از آتش دل شدم شب افروز چو شمع 56شمارهٔ ۵۰۸: جانا رخ من زرد شدا ز گرد فراق 57شمارهٔ ۵۰۹: خون کرد دلم را چو دل لاله فراق 58شمارهٔ ۵۱۰: عهد من دل شکسته زینگونه سبک 59شمارهٔ ۵۱۱: از نظم تباه دل نمی داری تنگ 60شمارهٔ ۵۱۲: ای سنگدل ار کوه ثباتی و درنگ 61شمارهٔ ۵۱۳: دلهاست ز چشم و دهن تنگ تو تنگ 62شمارهٔ ۵۱۴: نه عمر عزیز داد یک راحت دل 63شمارهٔ ۵۱۵: ره جوی و مکن تکیه بر این منزل گل 64شمارهٔ ۵۱۶: هرگز ز تو نگلسم محال است محال 65شمارهٔ ۵۱۷: ای یار چو اندیشه و مونس چو خیال 66شمارهٔ ۵۱۸: گشتم ز جفای فلک و گردش سال 67شمارهٔ ۵۱۹: رسوا شدم از دیده و شیدا از دل 68شمارهٔ ۵۲۰: ای کرده پر از خاک جفا مفرش دل 69شمارهٔ ۵۲۱: در عشق توام نه صبر برخاست نه دل 70شمارهٔ ۵۲۲: برخیز که غنچه در قماط است ای دل 71شمارهٔ ۵۲۳: این عمر کز و هست ملالی حاصل 72شمارهٔ ۵۲۴: آنکو رقم قضا بزد پیش از عقل 73شمارهٔ ۵۲۵: از عشق عنا یافتم از مهر الم 74شمارهٔ ۵۲۶: این کوزه که پر آب حیات است مدام 75شمارهٔ ۵۲۷: هر آه که من به صبحگاهی زده ام 76شمارهٔ ۵۲۸: من نیستم آن کسی که هستی طلبم 77شمارهٔ ۵۲۹: دوش از تو چو ناامید برگردیدم 78شمارهٔ ۵۳۰: هر چند که در تو بیشتر می نگرم 79شمارهٔ ۵۳۱: گفتی که به فریاد رسی یکبارم 80شمارهٔ ۵۳۲: دی گفت ز روی آزمون دلدارم 81شمارهٔ ۵۳۳: تا چند دریغ قلم رانده خورم 82شمارهٔ ۵۳۴: بر من چو گذر کند بت کشمیرم 83شمارهٔ ۵۳۵: نز روزه فرض و مستحب می ترسم 84شمارهٔ ۵۳۶: تا چند جفای این غم آباد کشم 85شمارهٔ ۵۳۷: زین دام بلا که در وی افتاد دلم 86شمارهٔ ۵۳۸: از بسکه رسد زخم غمت سوی دلم 87شمارهٔ ۵۳۹: شمعم که ز تست جانم ای جانانم 88شمارهٔ ۵۴۰: ترسم که شبی سحر دعائی بکنم 89شمارهٔ ۵۴۱: هجر تو تباه کرد حالم چکنم 90شمارهٔ ۵۴۲: در از لب گوهر شکنش می خواهم 91شمارهٔ ۵۴۳: هنگام وداع تا به منزل رفتیم 92شمارهٔ ۵۴۴: ما گرچه به نطق طوطی خوش نفسیم 93شمارهٔ ۵۴۵: ای چرخ ز گردش تو خرسند نیم 94شمارهٔ ۵۴۶: هر شب چو شباهنگ بگرید با من 95شمارهٔ ۵۴۷: در عشق تو کس تاب نیارد جز من 96شمارهٔ ۵۴۸: نه کارگر است چاره سازی با تو 97شمارهٔ ۵۴۹: آمد بنشست، گفت برخیز و برو!98شمارهٔ ۵۵۰: ما را نبود دلی که کار آید ازو 99شمارهٔ ۵۵۱: جانکاه منی و دل فزای همه ای 100شمارهٔ ۵۵۲: ای دل ز می غرور مستی تا کی 101شمارهٔ ۵۵۳: از سادگی و سلیمی و مسکینی 102شمارهٔ ۵۵۴: هر دم ز من دلشده بیزار شوی 103شمارهٔ ۵۵۵: نه عشق شنیده ام بدین رسوائی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ