به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مجد همگر

مجد همگررباعی هاشمارهٔ ۴۷۳: برقی بودی که جستی ای مایه ناز

760عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

برقی بودی که جستی ای مایه ناز
پنهان بنمودی رخ چون شمع طراز
روشن کردی چشمم و بگشادی راز
در من زدی آتش و نهان گشتی باز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۷۲: یکدم نشوی با من مسکین دمساز 2شمارهٔ ۴۷۳: برقی بودی که جستی ای مایه ناز 3شمارهٔ ۴۷۴: تا کی بود این فریب و مکر ای بد سا ...4شمارهٔ ۴۷۵: چون رشته تنم به تاب هجران مگذار 5شمارهٔ ۴۷۶: چون روی نمود بخت و وصل آمد ساز 6شمارهٔ ۴۷۷: نومید بدم ز دیدنت عمر دراز 7شمارهٔ ۴۷۸: شمعم که ز دوری تو ای مایه ناز 8شمارهٔ ۴۷۹: شد جان عطا ز اوج گردون به فراز 9شمارهٔ ۴۸۰: آغاز غم تو ماجرائیست دراز 10شمارهٔ ۴۸۱: گفتم ای اجل با تو ستیزد هرگز 11شمارهٔ ۴۸۲: شمعم که ز دوری تو ای جان افروز 12شمارهٔ ۴۸۳: دل می گسلد ز عشق زنجیر هنوز 13شمارهٔ ۴۸۴: در چشم من است آن رخ رخشنده هنوز 14شمارهٔ ۴۸۵: ای دوست در آن شکایتی یانه هنوز 15شمارهٔ ۴۸۶: ای دوست ز دوست تا توانی مگریز 16شمارهٔ ۴۸۷: ای نفس مزن به جور و بیداد نفس 17شمارهٔ ۴۸۸: جانا شکری زان لب شیرینم بس 18شمارهٔ ۴۸۹: در عشق خیال تو مرا محرم بس 19شمارهٔ ۴۹۰: ای صبح رخ از سوز شب تار بترس 20شمارهٔ ۴۹۱: گفتم به تو از ناله درویش بترس 21شمارهٔ ۴۹۲: درمان چو نجوئیم به دل درد مباش 22شمارهٔ ۴۹۳: ای تن ز شب دراز دلسوز مباش 23شمارهٔ ۴۹۴: گر عاشقی انده کش هجران می باش 24شمارهٔ ۴۹۵: یک یک هنرم بین و گنه ده ده بخش 25شمارهٔ ۴۹۶: سبحان لله قد و خط و رخسارش 26شمارهٔ ۴۹۷: سوگند به خاک قامت چالاکش 27شمارهٔ ۴۹۸: دلخسته ام از شنیدن احوالش 28شمارهٔ ۴۹۹: شمعی که ازوست عیش می خوران خوش 29شمارهٔ ۵۰۰: ای گاه عتاب خوی بدساز تو خوش 30شمارهٔ ۵۰۱: ای چون لب شیرین تو دشنام تو خوش 31شمارهٔ ۵۰۲: سیلاب ز جوی دیده راندم شب دوش 32شمارهٔ ۵۰۳: خوش باش به هر حال و مشو بیش اندیش 33شمارهٔ ۵۰۴: ای روی تو آراسته بی آرایش 34شمارهٔ ۵۰۵: ای جور تو از صبر من غمگین بیش 35شمارهٔ ۵۰۶: اکنون که تهی ست منزل من ز نشاط 36شمارهٔ ۵۰۷: از آتش دل شدم شب افروز چو شمع 37شمارهٔ ۵۰۸: جانا رخ من زرد شدا ز گرد فراق 38شمارهٔ ۵۰۹: خون کرد دلم را چو دل لاله فراق 39شمارهٔ ۵۱۰: عهد من دل شکسته زینگونه سبک 40شمارهٔ ۵۱۱: از نظم تباه دل نمی داری تنگ 41شمارهٔ ۵۱۲: ای سنگدل ار کوه ثباتی و درنگ 42شمارهٔ ۵۱۳: دلهاست ز چشم و دهن تنگ تو تنگ 43شمارهٔ ۵۱۴: نه عمر عزیز داد یک راحت دل 44شمارهٔ ۵۱۵: ره جوی و مکن تکیه بر این منزل گل 45شمارهٔ ۵۱۶: هرگز ز تو نگلسم محال است محال 46شمارهٔ ۵۱۷: ای یار چو اندیشه و مونس چو خیال 47شمارهٔ ۵۱۸: گشتم ز جفای فلک و گردش سال 48شمارهٔ ۵۱۹: رسوا شدم از دیده و شیدا از دل 49شمارهٔ ۵۲۰: ای کرده پر از خاک جفا مفرش دل 50شمارهٔ ۵۲۱: در عشق توام نه صبر برخاست نه دل 51شمارهٔ ۵۲۲: برخیز که غنچه در قماط است ای دل 52شمارهٔ ۵۲۳: این عمر کز و هست ملالی حاصل 53شمارهٔ ۵۲۴: آنکو رقم قضا بزد پیش از عقل 54شمارهٔ ۵۲۵: از عشق عنا یافتم از مهر الم 55شمارهٔ ۵۲۶: این کوزه که پر آب حیات است مدام 56شمارهٔ ۵۲۷: هر آه که من به صبحگاهی زده ام 57شمارهٔ ۵۲۸: من نیستم آن کسی که هستی طلبم 58شمارهٔ ۵۲۹: دوش از تو چو ناامید برگردیدم 59شمارهٔ ۵۳۰: هر چند که در تو بیشتر می نگرم 60شمارهٔ ۵۳۱: گفتی که به فریاد رسی یکبارم 61شمارهٔ ۵۳۲: دی گفت ز روی آزمون دلدارم 62شمارهٔ ۵۳۳: تا چند دریغ قلم رانده خورم 63شمارهٔ ۵۳۴: بر من چو گذر کند بت کشمیرم 64شمارهٔ ۵۳۵: نز روزه فرض و مستحب می ترسم 65شمارهٔ ۵۳۶: تا چند جفای این غم آباد کشم 66شمارهٔ ۵۳۷: زین دام بلا که در وی افتاد دلم 67شمارهٔ ۵۳۸: از بسکه رسد زخم غمت سوی دلم 68شمارهٔ ۵۳۹: شمعم که ز تست جانم ای جانانم 69شمارهٔ ۵۴۰: ترسم که شبی سحر دعائی بکنم 70شمارهٔ ۵۴۱: هجر تو تباه کرد حالم چکنم 71شمارهٔ ۵۴۲: در از لب گوهر شکنش می خواهم 72شمارهٔ ۵۴۳: هنگام وداع تا به منزل رفتیم 73شمارهٔ ۵۴۴: ما گرچه به نطق طوطی خوش نفسیم 74شمارهٔ ۵۴۵: ای چرخ ز گردش تو خرسند نیم 75شمارهٔ ۵۴۶: هر شب چو شباهنگ بگرید با من 76شمارهٔ ۵۴۷: در عشق تو کس تاب نیارد جز من 77شمارهٔ ۵۴۸: نه کارگر است چاره سازی با تو 78شمارهٔ ۵۴۹: آمد بنشست، گفت برخیز و برو!79شمارهٔ ۵۵۰: ما را نبود دلی که کار آید ازو 80شمارهٔ ۵۵۱: جانکاه منی و دل فزای همه ای 81شمارهٔ ۵۵۲: ای دل ز می غرور مستی تا کی 82شمارهٔ ۵۵۳: از سادگی و سلیمی و مسکینی 83شمارهٔ ۵۵۴: هر دم ز من دلشده بیزار شوی 84شمارهٔ ۵۵۵: نه عشق شنیده ام بدین رسوائی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ