عكس روی یار در جام دام افتاده است
یا به دریا صورت ماه تمام افتاده است ؟
عاقبت برخیزد از جا هر کجا افتاده ایست
جز دلم کاندر خم زلفش مدام افتاده است
داغ هجران گل و بیرحمی صیاد را
داند آن مرغی که همچون من به دام افتاده است
زاهدا ما را ز رسوائی مترسان بیش از این
طشت ما از اول دنیا زبام افتاده است
از علایق دم مزن در پیش لاهوتی که او
از خیال ننگ و از سودای نام افتاده است
اسلامبول 1819