به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
جانا غم فراق تو ما را چنان بسوخت
کزشرم آن مرا قلم اندربنان بسوخت
اشکی چو برق جست ز چشم چوابرمن
در رخت من فتاد و همه سوزیان بسوخت
زنهار هان وهان حذری کن زآه من
کز آه بنده دوش مه آسمان بسوخت
گفتند شمع و مه که چو روی تو روشنیم
این را سیاه شدرخ و آنرا زبان بسوخت
باسوز دل زهجر تونالم همی چنان
کز ناله ام چونال زبان در دهان بسوخت
در هجر تو امید ز پیری کرا بود
چون ماه چارده زغم تو جوان بسوخت
از مشک برقعی کن و از شب نقاب بند
کز آفتاب چهره خوبت جهان بسوخت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.