به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جمال الدین اصفهانی

جمال الدین اصفهانیغزل هاشمارهٔ ۶۲: روز بآخر رسید و یار نیامد

1850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

روز بآخر رسید و یار نیامد

هیچکس از پیش آن نگار نیامد

گفتم با او غمی بگویم اکنون

با که بگویم که غمگسار نیامد

اینهمه بر من ز روز گاربد آمد؟

نه، ز دل آمد ز روزگار نیامد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۱: از آه دلم قمر بسوزد 2شمارهٔ ۶۲: روز بآخر رسید و یار نیامد 3شمارهٔ ۶۳: یاری که رخش ماه و قدش سرو روان بود 4شمارهٔ ۶۴: چه کنم دوستی یگانه نماند 5شمارهٔ ۶۵: یاری که بری چو سیم دارد 6شمارهٔ ۶۶: غمش در دل تنگ ما می نشیند 7شمارهٔ ۶۷: دل را همه آن ز دست برخیزد 8شمارهٔ ۶۸: جورها کان شوخ دلبر میکند 9شمارهٔ ۶۹: باز غم تاختن چنان آورد 10شمارهٔ ۷۰: وه که دگرباره عشق دست برآورد 11شمارهٔ ۷۱: آه که امید من بیار نه این بود 12شمارهٔ ۷۲: خه بنام ایزد آنعارض نیکو نگرید 13شمارهٔ ۷۳: هر که زان لعل شکر میخواهد 14شمارهٔ ۷۴: بوئی از بوستان همی آید 15شمارهٔ ۷۵: هر که او عشق ترا نشناسد 16شمارهٔ ۷۶: بی تو عیشم سخت ناخوش میرود 17شمارهٔ ۷۷: تو گر سرد چندین بگوئی نشاید 18شمارهٔ ۷۸: تا خط تو رخت بیرون میکشد 19شمارهٔ ۷۹: دلبرم تا ز من نهان باشد 20شمارهٔ ۸۰: جز غم او مرا که شاد کند 21شمارهٔ ۸۱: زلف چون از روی یکسو افکند 22شمارهٔ ۸۲: دل چو دم از دلربائی میزند 23شمارهٔ ۸۳: عشقت آتش در آب داند زد 24شمارهٔ ۸۴: غمت جز در دل یکتا نگنجد 25شمارهٔ ۸۵: کارم نه بر مراد دل ریش میرود 26شمارهٔ ۸۶: جور و جفای تو نیک و بد بسر آید 27شمارهٔ ۸۷: چون رخت مملکت جم نبود 28شمارهٔ ۸۸: ابر نوروز زغم روی جهان میشوید 29شمارهٔ ۸۹: مرا با آن لب شیرین شبی گر خلوتی با ...30شمارهٔ ۹۰: دلبرم بر من تحکم میکند 31شمارهٔ ۹۱: رو که ز عشق تو جز عنا نفزاید 32شمارهٔ ۹۲: این مرا در جهان نه بس باشد 33شمارهٔ ۹۳: هر کس که بعشق تو کمر بندد 34شمارهٔ ۹۴: هر که جان پیش تو فدی نکند 35شمارهٔ ۹۵: رفت آن کز لبت مرا می بود 36شمارهٔ ۹۶: زلف تو بر عارض تو پای بازی میکند 37شمارهٔ ۹۷: باز دل در غم جان می پیچد 38شمارهٔ ۹۸: هجران تو ای پسر نگوید 39شمارهٔ ۹۹: دورگشت از من آنکه جانم بود 40شمارهٔ ۱۰۰: بی تو کارم همی بسر نشود 41شمارهٔ ۱۰۱: جان من گوئی زتن می بگسلد 42شمارهٔ ۱۰۲: رخ تو طعنه بر ماه فلک زد 43شمارهٔ ۱۰۳: یارم چو سخن گوید از لب شکر افشاند 44شمارهٔ ۱۰۴: یارب ار تو خوش درآئی چون بود 45شمارهٔ ۱۰۵: چگونه عاشقی را جان بماند 46شمارهٔ ۱۰۶: خنک آنکه معشوقه چون تو دارد 47شمارهٔ ۱۰۷: باز عشقم کار بلبل میکند 48شمارهٔ ۱۰۸: مر دلیست نه در خورد من که بستاند؟49شمارهٔ ۱۰۹: دست من تا چو دهانت باشد 50شمارهٔ ۱۱۰: امشب من و غمگسار تا روز 51شمارهٔ ۱۱۱: ای ترک بیا و چنگ بنواز 52شمارهٔ ۱۱۲: ایدوست خط مشگین بر روی آب منویس 53شمارهٔ ۱۱۳: وصل تو نمی یابم چندانکه همیجویم 54شمارهٔ ۱۱۴: در رخ یار خویشتن خندم 55شمارهٔ ۱۱۵: گفتم از دست عشق جان بردم 56شمارهٔ ۱۱۶: بامن ایدوست ستمگر چو جهانی چکنم 57شمارهٔ ۱۱۷: این خبر داری که من آن نیستم 58شمارهٔ ۱۱۸: طره بخت را بشانه زنم 59شمارهٔ ۱۱۹: آه این منم که بسته عشقی چنین شدم 60شمارهٔ ۱۲۰: من ز جهان دوست ترا داشتم 61شمارهٔ ۱۲۱: بی عارض گلرنگ تو ما خسته خاریم 62شمارهٔ ۱۲۲: برداشتیم دل ز امیدی که داشتیم 63شمارهٔ ۱۲۳: بی تو چونان زغم هجر تو می بگدازم 64شمارهٔ ۱۲۴: آن چیست که من از تو و عشق تو ندید ...65شمارهٔ ۱۲۵: دست در دامن فلان زده ایم 66شمارهٔ ۱۲۶: خشمت آمد که من ترا گفتم 67شمارهٔ ۱۲۷: خود بخود خواستم اینعشق علی الله چ ...68شمارهٔ ۱۲۸: یا ز چشمت جفا بیاموزم 69شمارهٔ ۱۲۹: از روی چو خورشیدت هرگه که براندیش ...70شمارهٔ ۱۳۰: هر جور که من ز یار می بینم 71شمارهٔ ۱۳۱: روز و شب در هجر او غم میخورم 72شمارهٔ ۱۳۲: از تو بکبوسه همی درخواهم 73شمارهٔ ۱۳۳: تاکی این فریاد از دست دلم 74شمارهٔ ۱۳۴: ساعتی از عشق تو بی غم نیم 75شمارهٔ ۱۳۵: وای من از دست دل کو نیست در فرمان ...76شمارهٔ ۱۳۶: لحظه آن سنبل از گل وا فکن 77شمارهٔ ۱۳۷: خون شد زفرقت تو دل مهربان من 78شمارهٔ ۱۳۸: برو ای یار دلارام برو 79شمارهٔ ۱۳۹: سخن بی غرض از من بشنو 80شمارهٔ ۱۴۰: ای زگرد ماه مشگ آویخته 81شمارهٔ ۱۴۱: دلم بستان و آنگه عشوه میده 82شمارهٔ ۱۴۲: رخ برون از پس نقاب مده 83شمارهٔ ۱۴۳: عشق تو و محنتی ز سر تازه 84شمارهٔ ۱۴۴: چشم من چون بخت تو ناخفته به 85شمارهٔ ۱۴۵: بامدادان بگاه خواب زده 86شمارهٔ ۱۴۶: زهی روی تو خار گل نهاده 87شمارهٔ ۱۴۷: اگر رخت از جهان بیرون نهی به 88شمارهٔ ۱۴۸: زهی زلف تو خم درخم گرفته 89شمارهٔ ۱۴۹: چه باشد اگر با همه دوستگاری 90شمارهٔ ۱۵۰: توبه که بعد ازین نبرم نام عاشقی 91شمارهٔ ۱۵۱: تو چه ترکی تو چه ترکی که برخ فرهم ...92شمارهٔ ۱۵۲: گر چو تو ترک در ختن بودی 93شمارهٔ ۱۵۳: سر ما نیستت فسانه مگوی 94شمارهٔ ۱۵۴: حسنی چو دعا بسر فرازی 95شمارهٔ ۱۵۵: دلبرا چشم من از اشک چو دریاچه کنی 96شمارهٔ ۱۵۶: این چه رویست بدین زیبائی 97شمارهٔ ۱۵۷: عشق بر من بزیان آوردی 98شمارهٔ ۱۵۸: دست من اگر همچو دلم تنگ نبودی 99شمارهٔ ۱۵۹: ای که در عشق صبر فرمائی 100شمارهٔ ۱۶۰: خیزکاندر دلبری بر عهد و پیمان نیس ...101شمارهٔ ۱۶۱: دیدی که عاقبت سر آن هم نداشتی 102شمارهٔ ۱۶۲: دوش در گلستان سحرگاهی 103شمارهٔ ۱۶۳: دلبر اینک رفت ایدل خون گری 104شمارهٔ ۱۶۴: آخر چه کرده ام که شکایت همیکنی 105شمارهٔ ۱۶۵: زهی بیوفا خود نگوئی کجائی 106شمارهٔ ۱۶۶: سخت آشفته جمال خودی 107شمارهٔ ۱۶۷: مرحبا شادا زهی ای مه درآی 108شمارهٔ ۱۶۸: اگر درد دلم را چاره بودی 109شمارهٔ ۱۶۹: بیگانه وار یار ز من بگذرد همی 110شمارهٔ ۱۷۰: تو ازین سنگدلی کم نکنی 111شمارهٔ ۱۷۱: گرخوی بتم نیگ ببودی سره بودی 112شمارهٔ ۱۷۲: سر آن داری با ما که بصحرا آیی 113شمارهٔ ۱۷۳: آه ار ترا ز درد دل من خبر شدی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ