کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا با آن لب شیرین شبی گر خلوتی باشد

    ز وصلیش شکرها گویم زبختم منتی باشد

    بدیداری و گفتاری زیار خویش خرسندم

    پس اربوسی بود توفیر آن خود دولتی باشد

    همه جا نخواهد از عاشق لبش بوسی دریغ آرد

    چنین یارست بسم الله کسی کش رغبتی باشد

    مرا شیرین لبش بی جرم دشنام اردهد هرگز

    نخواهم داد خویش از وی بلی تا فرصتی باشد

    چنان خو کرده دل با غم که گرجائی غمی بیند

    بصد لطفش همیگوید بگو گر خدمتی باشد

    بتاچونگل مشوخند انکه منچو نشمع میگریم

    که عمر گل ازینمعنیست کاندک مدتی باشد

    ترا هر ساعتی از من بتازه خدمتی باید

    مرا هر لحظه از تو بیوفائی محنتی باشد

    تو با ایندل مسلمانی؟ نئی والله محالست این

    مسلمان آن بود کورا بدل در رحمتی باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha