به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
یارب ار تو خوش درآئی چون بود
نی که این از طبع تو بیرون بود
ذره سایه نیارد پیش تو
ور همه خورشید بر گردون بود
از تو دشنامی بجانی میخرم
زانکه دشنام تو هم موزون بود
بی تو اندر آتش دل غرقه ام
زندگانی بی تو زرین به چون بود
در فراقت آب دیده صرف شد
بعد ازین هر قطره کاید خون بود
دوستی با دشمنانم میکنی
مرگ اگر شیرین بود اکنون بود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.