به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
روز و شب در هجر او غم میخورم
وانده آن روی خرم میخورم
در صف دردی کشان درد او
صدقدح خوشخوش بیکدم میخورم
این قفاها بین که از دست غمش
میخورم در هجر و محکم میخورم
باغم او صد ملامت میکشم
تا نگوئی غم مسلم میخورم
گفتمش زلف تو دل از ما ببرد
گفت ورجان میبرد غم میخورم؟
او چو چنگم در نوازش میزند
من چو نی مینالم و دم میخورم
هم بدم زین بیش نتوان زیستن
ور دم عیسی مریم میخورم
چند توبت کردم ار غم خوردنش
می ندارد فایده هم میخورم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.