کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یاری که رخش ماه و قدش سرو روان بود

    دادیم بدو جان و دل و مصلحت آن بود

    چون دیدمش از دور بدانشکل و بدان قد

    گفتم که جفاکار بود راست چنان بود

    فی الجمله مرا زیروزبر کرد که در عشق

    من سست عنان بودم و او سخت کمان بود

    گر هیچ ننالم زغمش گوید خاموش

    انصاف بده خامش ازین بیش توان بود

    در من نگرد ناگه یعنی که ندانم

    گوید چه رسید او را بیچاره جوان بود

    زودا که بانگشت بهم باز نمایند

    کاین گور فلانست که دربند فلان بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha