به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای نام خوشت جوهر شمشیر زبانها
پیوسته ازاین سلسله زنجیر بیانها
روز ازل از بهر نثار قدم تو
محزون شده در مخزن دل نقد روانها
آن دم که نبود از غم و شادی اثری بود
جام غم تو ساغر مشروبی جانها
از راست روان تیر غمت خواست نشانی
خم گشت از این بار گران پشت کمانها
با اینکه عیان نیست ترا تیر و کمانی
پیکان غمت کرده بهر سینه نشانها
گشتم چو الف وار ز اغیار جریده
دیدم الف قد تو بر لوح جنانها
چندان که گشودم نظر ای دوست ندیدم
جز نور علی مظهر حسنت به عیانها
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.