کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برخیز و بیا ساقی بگشا در میخانه

    بنشین و بدور افکن آنساغر مستانه

    تا یکسر مو باقیست از هستی تن مارا

    زنهار مکن تأخیر در گردش پیمانه

    از ذوق مدام ما زاهد چه خبر دارد

    ما جام بگردانیم آن سبحه صد دانه

    دیدیم رخ ساقی خوردیم می باقی

    گشتیم بجان محرم با حضرت جانانه

    هر جا که فروزان شد از حسن رخت شمعی

    عشق آمد و زد آتش در خرمن پروانه

    ای زن صفت از عشقش تا چند سخنگوئی

    آنراه نگردد طی بی همت مردانه

    گر خویش گدای شهر صد فضل و هنر دارد

    هرگز ندهندش جا در مجلس شاهانه

    ای تازه جوان از جان بشنو سخن پیران

    هر چند بگوش تو آید همه افسانه

    چون نور علی تا خود از خود نشوی بیخود

    هرگز نکنی معلوم راز می و میخانه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha