به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

نورعلی شاه

نورعلی شاهبخش اولشمارهٔ ۵۵: عشق بیجور و جفائی هست نیست

710عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عشق بیجور و جفائی هست نیست

حسن بیمهر و وفائی هست نیست

جوهر ما را جلائی هست نیست

گوهر ما را بهائی هست نیست

نکته سنجان ره تحقیق را

جز طریق عشق رائی هست نیست

عاکفان کعبه توفیق را

جز حریم دوست جائی هست نیست

همچو مرآت ضمیر عارفان

ساغر گیتی نمائی هست نیست

عاشقان را با همه برگ و نوا

غیر بی برگ و نوائی هست نیست

سالکان را همچو نور عین و لام

در طریقت رهنمائی هست نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۴: هرکه درد فراق یارش نیست 2شمارهٔ ۵۵: عشق بیجور و جفائی هست نیست 3شمارهٔ ۵۶: گلعذارا چون تو یاری هست نیست 4شمارهٔ ۵۷: در جهان چون یار من یاری کجاست 5شمارهٔ ۵۸: همچو آن دلدار دلداری کجاست 6شمارهٔ ۵۹: بزم جان را جز تو جانانی کجاست 7شمارهٔ ۶۰: شمعی از حسن تو هر جا که برافروخته ...8شمارهٔ ۶۱: در مصطب تجرید مرا تا که مقامست 9شمارهٔ ۶۲: عشق آمد در دلم منزل گرفت 10شمارهٔ ۶۳: ساقی جان پرده ز جان برگرفت 11شمارهٔ ۶۴: ای گشته صفاتت بجهان آیینه ذات 12شمارهٔ ۶۵: می فراوانست لیکن جام نیست 13شمارهٔ ۶۶: ما را که بجز بر رخ خوبت نظری نیست 14شمارهٔ ۶۷: دل را که ز مهر رخت آرام گهی نیست 15شمارهٔ ۶۸: اکنون که چمن بساط آراست 16شمارهٔ ۶۹: در آینه تا که عکس پیداست 17شمارهٔ ۷۰: روشن از نور رخش تا چشم ماست 18شمارهٔ ۷۱: دراین منزل چه جای کاروانست 19شمارهٔ ۷۲: اینکه ویران شده از سیل فنا خانه ما ...20شمارهٔ ۷۳: در خرابات مغان مأوای ماست 21شمارهٔ ۷۴: مرآت جمال حق دل ماست 22شمارهٔ ۷۵: جای جانان در حریم جان ماست 23شمارهٔ ۷۶: چشمه حیوان و کوثر جرعه از جام ماست 24شمارهٔ ۷۷: یوسف مصر دلم از چه ز کنعان بگذشت 25شمارهٔ ۷۸: یارب این ساغر پرجوش ز خمخانه کیست 26شمارهٔ ۷۹: این گل گلشن دل یا رخ دلدار منست 27شمارهٔ ۸۰: ای خوشا وقتیکه وقت ما خوش است 28شمارهٔ ۸۱: ما عاشقان مستیم افتاده در خرابات 29شمارهٔ ۸۲: ای صفاتت سربسر روپوش ذات 30شمارهٔ ۸۳: ای لبت سرچشمه آب حیات 31شمارهٔ ۸۴: ای صفاتت شده آئینه ذات 32شمارهٔ ۸۵: گر نیازی بهر یار دلربا میبایدت 33شمارهٔ ۸۶: راست گویم قد دلجوی تو بیچیزی نیست 34شمارهٔ ۸۷: گر چه گستاخیست هر دم آمدن بر در گه ...35شمارهٔ ۸۸: کوی دلدار بهشت است چمن نتوان گفت 36شمارهٔ ۸۹: دوش رندی بخرابات مرا فاش بگفت 37شمارهٔ ۹۰: بسته باشد تا بکی میخانه را در الغی ...38شمارهٔ ۹۱: روزگاری صرف شد در کلبه احزان عبث 39شمارهٔ ۹۲: زهی گرفته جمالت ز ماه تابان باج 40شمارهٔ ۹۳: دوشم بسحر ساقی پر کرد قدحی از راح 41شمارهٔ ۹۴: ساقس بقدح چه میکنی راح 42شمارهٔ ۹۵: لب شیرین تو که هست ملیح 43شمارهٔ ۹۶: مرو مرو ببرش این چنین دلا گستاخ 44شمارهٔ ۹۷: دوش از غمکده هجر نجاتم دادند 45شمارهٔ ۹۸: دوش در مصطب جان باده ذاتم دادند 46شمارهٔ ۹۹: بدل این نکته از جان می تراود 47شمارهٔ ۱۰۰: روی تو چو ماه انور آمد 48شمارهٔ ۱۰۱: مرا گر پای تا سر تن بسوزد 49شمارهٔ ۱۰۲: روی او بی نقاب خوش باشد 50شمارهٔ ۱۰۳: لب گلبرگ تو کش جان ز تکلم ریزد 51شمارهٔ ۱۰۴: دل خلوت خاص دلبر آمد 52شمارهٔ ۱۰۵: تا ز درس عاشقی دل نکته آگاه شد 53شمارهٔ ۱۰۶: کسی کاو آشنای بحر ما شد 54شمارهٔ ۱۰۷: هرکه در بحر جان نظر دارد 55شمارهٔ ۱۰۸: یار از رخ خود نقاب بگشود 56شمارهٔ ۱۰۹: تا عکس رخش در دل عشاق عیان شد 57شمارهٔ ۱۱۰: افسر سلطان گل جانب بستان رسید 58شمارهٔ ۱۱۱: ترسم ز روی کار چه این پرده واکنند 59شمارهٔ ۱۱۲: چند از لب تو جانها مست شراب گردد 60شمارهٔ ۱۱۳: عرقی از گل رویش چه ز بیداد چکد 61شمارهٔ ۱۱۴: سرپا برهنگان که دم از کبریا زنند 62شمارهٔ ۱۱۵: اگر چه عشرت و عیش جهان نخواهد مان ...63شمارهٔ ۱۱۶: تا می صاف بمیخانه صفا خواهد بود 64شمارهٔ ۱۱۷: سحر ساقی در میخانه وا کرد 65شمارهٔ ۱۱۸: دوشم بخواب ساغر دولت بدست بود 66شمارهٔ ۱۱۹: تامی از شیشه اقداح روان خواهد بود 67شمارهٔ ۱۲۰: مژده ای دل پیک جانان میرسد 68شمارهٔ ۱۲۱: نه هر که ماه بتان گشت دلبری داند 69شمارهٔ ۱۲۲: نه هر که دل برد آئین دلبری داند 70شمارهٔ ۱۲۳: ای گرفتار بزلف تو پریشانی چند 71شمارهٔ ۱۲۴: هرکرا دیدن روی تو تمنا باشد 72شمارهٔ ۱۲۵: ساقی ز روی دختر زر پرده باز کرد 73شمارهٔ ۱۲۶: کنونکه لاله بگلشن پیاله نوش آمد 74شمارهٔ ۱۲۷: مطلقی باز در قیود آمد 75شمارهٔ ۱۲۸: ماه رویش بجام ساطع شد 76شمارهٔ ۱۲۹: ساقیم باز مجلس آرا شد 77شمارهٔ ۱۳۰: پسته او که نوشخند آمد 78شمارهٔ ۱۳۱: دل که از لعل لبش جام شرابی دارد 79شمارهٔ ۱۳۲: ابرویش از بام دل سرمیزند 80شمارهٔ ۱۳۳: ما را که جمال فتح از جبهه مبین با ...81شمارهٔ ۱۳۴: کس در دل من ره بجز آن دیار ندارد 82شمارهٔ ۱۳۵: زانروز که تا ماه رخش در نظر آمد 83شمارهٔ ۱۳۶: دربرم یار دلنواز آمد 84شمارهٔ ۱۳۷: مرا وقتی بکویش منزلی بود 85شمارهٔ ۱۳۸: بی نشان در نشان نمی گنجد 86شمارهٔ ۱۳۹: زانسان که بوسه از لب دلبر بود لذی ...87شمارهٔ ۱۴۰: دوشم از مهر آمد اندر بر 88شمارهٔ ۱۴۱: کرده شهنشاه عشق درحرم دل ظهور 89شمارهٔ ۱۴۲: دلم شد جلوه گاه آتش طور 90شمارهٔ ۱۴۳: بر در دیرآن بت عیار 91شمارهٔ ۱۴۴: تا دلم گشته مخزن اسرار 92شمارهٔ ۱۴۵: ای دل بگشا چشم و ببین جلوه دلدار 93شمارهٔ ۱۴۶: الا ای عندلیب گلشن یار 94شمارهٔ ۱۴۷: کسی جز چشم بینای قلندر 95شمارهٔ ۱۴۸: هر نقش که بر لوح قضا خامه تقدیر 96شمارهٔ ۱۴۹: پرتو جامست این برسقف گردون جلوه گ ...97شمارهٔ ۱۵۰: ای زماه عارضت خورشید کرده کسب نور 98شمارهٔ ۱۵۱: برمن مست ازنمائی ساقی انعامی دگر 99شمارهٔ ۱۵۲: گر بسر منزل جانان برسم بار دگر 100شمارهٔ ۱۵۳: در قدم اولین تا نشود ترک سر 101شمارهٔ ۱۵۴: باز شدم جلوه گر ماه رخت در نظر 102شمارهٔ ۱۵۵: ساقیا ساغر شراب آور 103شمارهٔ ۱۵۶: مژده ای دل که دلبر آمد باز 104شمارهٔ ۱۵۷: دوش رفتم بسوی میکده با عجز و نیاز 105شمارهٔ ۱۵۸: ز آفتابت مها نقاب انداز 106شمارهٔ ۱۵۹: آنکه رفت از برم گر آید باز 107شمارهٔ ۱۶۰: ساقیا زان شراب شورانگیز 108شمارهٔ ۱۶۱: چرا باشم دلا ناکام امروز 109شمارهٔ ۱۶۲: هر صبح و شام نرگس مستت بخواب ناز 110شمارهٔ ۱۶۳: بسکه بجان باشدم از غم جانانه سوز 111شمارهٔ ۱۶۴: دل که ساکن شده بکوی نیاز 112شمارهٔ ۱۶۵: دل که شد از باده عشق رخت مینای را ...113شمارهٔ ۱۶۶: دراین گلشن ز خوبانم گلی بس 114شمارهٔ ۱۶۷: زچشم سیاهی نگاهی مرا بس 115شمارهٔ ۱۶۸: زاهد از تزویر تا کی افکنی دام هوس 116شمارهٔ ۱۶۹: کی رسد بر دامن وصل تو دست بوالهوس 117شمارهٔ ۱۷۰: صید وصلش توان بدام هوس 118شمارهٔ ۱۷۱: حسن ازل برگرفت پرده ز رخسار خویش 119شمارهٔ ۱۷۲: مهی دارم که انوار جمالش 120شمارهٔ ۱۷۳: دل که عمریست در افتاده بچاه ذقنش 121شمارهٔ ۱۷۴: باحضار ملک وضعی پری وش 122شمارهٔ ۱۷۵: ترک چشم تو که از غمزه کند غارت هو ...123شمارهٔ ۱۷۶: هر که در کوی او بود بارش 124شمارهٔ ۱۷۷: ای فکر تو جستجوی درویش 125شمارهٔ ۱۷۸: بیا و جام زرینی بکن نوش 126شمارهٔ ۱۷۹: نقد دل جز بتوبه اخلاص 127شمارهٔ ۱۸۰: ای جمالت مطلع انوار فیض 128شمارهٔ ۱۸۱: عشق تو شط و دل ما هست بط 129شمارهٔ ۱۸۲: دلا از نظم گوهر بار حافظ 130شمارهٔ ۱۸۳: این عکس ساقیست در جام ساطع 131شمارهٔ ۱۸۴: ساقیا برخیز و پیش آور ایاغ 132شمارهٔ ۱۸۵: چهره یارم که باشد چون گل جنت لطیف 133شمارهٔ ۱۸۶: ای خم ابروی تو قبله ارباب عشق 134شمارهٔ ۱۸۷: ترا سزد که بگردش درآوری افلاک 135شمارهٔ ۱۸۸: توئی جان و توئی جانانه دل 136شمارهٔ ۱۸۹: ساقیا کو باده چون سلسبیل 137شمارهٔ ۱۹۰: هر که واقف گشت از اسرار دل 138شمارهٔ ۱۹۱: آئینه حق نماست این دل 139شمارهٔ ۱۹۲: ای جلالت گشته مرآت جمال 140شمارهٔ ۱۹۳: ای رخ نیکوی تو مهر جمال 141شمارهٔ ۱۹۴: ای قدت سرو ناز و رویت گل 142شمارهٔ ۱۹۵: چمن فرمود باز آرایش گل 143شمارهٔ ۱۹۶: مطرب گل دمید در نی دم 144شمارهٔ ۱۹۷: ما ابر گهر باریم هی هی جبلی قم قم 145شمارهٔ ۱۹۸: من در تاج خسروان آن لؤلؤ لالا ستم 146شمارهٔ ۱۹۹: موج و بحر و کشتی و طوفان منم 147شمارهٔ ۲۰۰: چند یاد تو جفا کیش کنم 148شمارهٔ ۲۰۱: هله مست دلبرستم هله مست بیخودستم 149شمارهٔ ۲۰۲: هله مست کن فکانم هله جان جان جانم 150شمارهٔ ۲۰۳: گاه ذاکر گاه مذکورم نمیدانم کیم 151شمارهٔ ۲۰۴: ما محو تجلی الهیم 152شمارهٔ ۲۰۵: چون ز دار فنا بقا گشتم 153شمارهٔ ۲۰۶: وقت آن شد که دگر سر حق اظهار کنم 154شمارهٔ ۲۰۷: بازم آمدم موسی صفت ظاهر ید بیضا ک ...155شمارهٔ ۲۰۸: ما خراباتیان بی باکیم 156شمارهٔ ۲۰۹: نور رویش چو در نظر داریم 157شمارهٔ ۲۱۰: ما ساقی مصطب صفائیم 158شمارهٔ ۲۱۱: ما جلوه گه جمال یاریم 159شمارهٔ ۲۱۲: ما هزاران گلشن اوئیم 160شمارهٔ ۲۱۳: ما گهی یونس و گهی حوتیم 161شمارهٔ ۲۱۴: ما مریدان سید خویشیم 162شمارهٔ ۲۱۵: ما مقیمان تخت تحمیدیم 163شمارهٔ ۲۱۶: جز جان و جنان که شد ز دستم 164شمارهٔ ۲۱۷: منکه هر جای روم در قفس صیادم 165شمارهٔ ۲۱۸: من مست جام وحدتم هذا جنون العاشقی ...166شمارهٔ ۲۱۹: ای جان و ای جانان من هذا جنون الع ...167شمارهٔ ۲۲۰: ای ماه رویت چون مهر تابان 168شمارهٔ ۲۲۱: ای دل از جان پیش جانان دم مزن 169شمارهٔ ۲۲۲: ذره از مهر تابان دم مزن 170شمارهٔ ۲۲۳: ساقی بیا و میکده را فتح باب کن 171شمارهٔ ۲۲۴: خلوتی در سرای درویشان 172شمارهٔ ۲۲۵: روی بهر چه هر دم سوی گلشن 173شمارهٔ ۲۲۶: ای کار گه نقش خیالت بصر من 174شمارهٔ ۲۲۷: دیوانه شو دیوانه شو از خویشتن بیگ ...175شمارهٔ ۲۲۸: ایستاده شو ایستاده شو زین بیش منش ...176شمارهٔ ۲۲۹: جز یار در بزم جهان دلدار کو دلدار ...177شمارهٔ ۲۳۰: دست در آفاق یافت نرگس فتان تو 178شمارهٔ ۲۳۱: برخیز و بیا ساقی بگشا در میخانه 179شمارهٔ ۲۳۲: سخنی از لب آن یار بگویم یا نه 180شمارهٔ ۲۳۳: یارب آنمه کیست کز نو سوی بازار آم ...181شمارهٔ ۲۳۴: شمعی ز رخت چه بر فروزی 182شمارهٔ ۲۳۵: بیا و ساغر کامم لبالب کن ز می ساق ...183شمارهٔ ۲۳۶: صبح عید است ساقیا جامی 184شمارهٔ ۲۳۷: دوشم بصدر مصطبه ساقی مهوشی 185شمارهٔ ۲۳۸: خوشا عشق و نیاز نازنینی 186شمارهٔ ۲۳۹: چنان مستم ز یار نازنینی 187شمارهٔ ۲۴۰: ای بجامت همان که میدانی 188شمارهٔ ۲۴۱: بهر آئینه چون پیدا تو باشی 189شمارهٔ ۲۴۲: نیست لایق منزلش در هر دلی 190شمارهٔ ۲۴۳: منم آئینه وجه الهی 191شمارهٔ ۲۴۴: صبح عید است و میدهد ساقی 192شمارهٔ ۲۴۵: ای ز مهر روی تو صبح وصل نورانی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ