به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
روی بهر چه هر دم سوی گلشن
بیا گلهای اشگم بین بدامن
دلم کائینه نور تجلی است
مدام از عکس رویت هست روشن
ز سروت کی کند دل قمری جان
که طوق بندگی دارد بگردن
چه حد خورشید تابان را که آید
بطرف کعبه کویت ز روزن
تو آنشاهی که جبریل امین را
در خلوت سرایت گشته مأمن
نبودش آن تزین عرش اعظم
ز نعلینت نمیشد گر مزین
بجز نور رخت در کعبه و دیر
نجوید دیده شیخ و برهمن
تو جان عالمی عالم تن تو
کجا بیجان حیاتی هست بر تن
فلک گر باردم از کین بسر تیغ
بود مهر توام در بر چو جوشن
ز گفتارت که برهانیست قاطع
حدیث کاف و نون گشته مبرهن
ز رخسارت که مرآت الهیست
شده نور علی ما را مبین
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.