به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هر که واقف گشت از اسرار دل
نیست در چشمش بجز انوار دل
اهل وحدت را در ادوار وجود
دل بود چون نقطه پرگار دل
در محیط جان نگردیده غریق
کی بچنگ افتد در شهوار دل
آن بت عیار بین در دیر جان
رشته زلفش شده زنار دل
چشم جان بگشا و نور لم یزل
جلوه گر بین از در و دیوار دل
بگذر از هستی خود منصور وار
رواناالحق می سرا بر دار دل
عاشقان را رونق دکان کجاست
جز متاع وصل در بازار دل
تا نتابد صیقل از نور علی
کی رود از سینه ات زنگار دل
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.