به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

نورعلی شاه

نورعلی شاهبخش اولشمارهٔ ۵۰: زهی سلطان بحر و بر علی بن ابیطالب

820عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

زهی سلطان بحر و بر علی بن ابیطالب

سریر ملک را سرور علی بن ابیطالب

ولی خالق داور وصی نفس پیغمبر

شفیع عرصه محشر علی بن ابیطالب

ید قدرت ز گهواره برون آورد خوش پاره

نمود از هم لب اژدر علی بن ابیطالب

شدند آندم همه عاجز زانس و جن از آن معجز

بغیر از حیدر صفدر علی بن ابیطالب

ز ظلم چرخ کین پیشه بمظلومان چه اندیشه

چه باشد معدلت گستر علی بن ابیطالب

اگر خواهد زند برهم ز دست قدرتش یکدم

زمین و چرخ و هفت اختر علی بن ابیطالب

شبی رفتم بمیخانه گرفتم یک دو پیمانه

ز دست ساقی کوثر علی بن ابیطالب

ز نور عین و لام و یا مرا شد چشم جان بینا

چه بنمود آن رخ انور علی بی ابیطالب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۹: آب حیوان طلبی از در میخانه طلب 2شمارهٔ ۵۰: زهی سلطان بحر و بر علی بن ابیطالب 3شمارهٔ ۵۱: دل حریم حضور جانانست 4شمارهٔ ۵۲: ز من مپرس دلت از چه روی خونینست 5شمارهٔ ۵۳: دوش در بزم جنان ساقی جان سرشارو مس ...6شمارهٔ ۵۴: هرکه درد فراق یارش نیست 7شمارهٔ ۵۵: عشق بیجور و جفائی هست نیست 8شمارهٔ ۵۶: گلعذارا چون تو یاری هست نیست 9شمارهٔ ۵۷: در جهان چون یار من یاری کجاست 10شمارهٔ ۵۸: همچو آن دلدار دلداری کجاست 11شمارهٔ ۵۹: بزم جان را جز تو جانانی کجاست 12شمارهٔ ۶۰: شمعی از حسن تو هر جا که برافروخته ...13شمارهٔ ۶۱: در مصطب تجرید مرا تا که مقامست 14شمارهٔ ۶۲: عشق آمد در دلم منزل گرفت 15شمارهٔ ۶۳: ساقی جان پرده ز جان برگرفت 16شمارهٔ ۶۴: ای گشته صفاتت بجهان آیینه ذات 17شمارهٔ ۶۵: می فراوانست لیکن جام نیست 18شمارهٔ ۶۶: ما را که بجز بر رخ خوبت نظری نیست 19شمارهٔ ۶۷: دل را که ز مهر رخت آرام گهی نیست 20شمارهٔ ۶۸: اکنون که چمن بساط آراست 21شمارهٔ ۶۹: در آینه تا که عکس پیداست 22شمارهٔ ۷۰: روشن از نور رخش تا چشم ماست 23شمارهٔ ۷۱: دراین منزل چه جای کاروانست 24شمارهٔ ۷۲: اینکه ویران شده از سیل فنا خانه ما ...25شمارهٔ ۷۳: در خرابات مغان مأوای ماست 26شمارهٔ ۷۴: مرآت جمال حق دل ماست 27شمارهٔ ۷۵: جای جانان در حریم جان ماست 28شمارهٔ ۷۶: چشمه حیوان و کوثر جرعه از جام ماست 29شمارهٔ ۷۷: یوسف مصر دلم از چه ز کنعان بگذشت 30شمارهٔ ۷۸: یارب این ساغر پرجوش ز خمخانه کیست 31شمارهٔ ۷۹: این گل گلشن دل یا رخ دلدار منست 32شمارهٔ ۸۰: ای خوشا وقتیکه وقت ما خوش است 33شمارهٔ ۸۱: ما عاشقان مستیم افتاده در خرابات 34شمارهٔ ۸۲: ای صفاتت سربسر روپوش ذات 35شمارهٔ ۸۳: ای لبت سرچشمه آب حیات 36شمارهٔ ۸۴: ای صفاتت شده آئینه ذات 37شمارهٔ ۸۵: گر نیازی بهر یار دلربا میبایدت 38شمارهٔ ۸۶: راست گویم قد دلجوی تو بیچیزی نیست 39شمارهٔ ۸۷: گر چه گستاخیست هر دم آمدن بر در گه ...40شمارهٔ ۸۸: کوی دلدار بهشت است چمن نتوان گفت 41شمارهٔ ۸۹: دوش رندی بخرابات مرا فاش بگفت 42شمارهٔ ۹۰: بسته باشد تا بکی میخانه را در الغی ...43شمارهٔ ۹۱: روزگاری صرف شد در کلبه احزان عبث 44شمارهٔ ۹۲: زهی گرفته جمالت ز ماه تابان باج 45شمارهٔ ۹۳: دوشم بسحر ساقی پر کرد قدحی از راح 46شمارهٔ ۹۴: ساقس بقدح چه میکنی راح 47شمارهٔ ۹۵: لب شیرین تو که هست ملیح 48شمارهٔ ۹۶: مرو مرو ببرش این چنین دلا گستاخ 49شمارهٔ ۹۷: دوش از غمکده هجر نجاتم دادند 50شمارهٔ ۹۸: دوش در مصطب جان باده ذاتم دادند 51شمارهٔ ۹۹: بدل این نکته از جان می تراود 52شمارهٔ ۱۰۰: روی تو چو ماه انور آمد 53شمارهٔ ۱۰۱: مرا گر پای تا سر تن بسوزد 54شمارهٔ ۱۰۲: روی او بی نقاب خوش باشد 55شمارهٔ ۱۰۳: لب گلبرگ تو کش جان ز تکلم ریزد 56شمارهٔ ۱۰۴: دل خلوت خاص دلبر آمد 57شمارهٔ ۱۰۵: تا ز درس عاشقی دل نکته آگاه شد 58شمارهٔ ۱۰۶: کسی کاو آشنای بحر ما شد 59شمارهٔ ۱۰۷: هرکه در بحر جان نظر دارد 60شمارهٔ ۱۰۸: یار از رخ خود نقاب بگشود 61شمارهٔ ۱۰۹: تا عکس رخش در دل عشاق عیان شد 62شمارهٔ ۱۱۰: افسر سلطان گل جانب بستان رسید 63شمارهٔ ۱۱۱: ترسم ز روی کار چه این پرده واکنند 64شمارهٔ ۱۱۲: چند از لب تو جانها مست شراب گردد 65شمارهٔ ۱۱۳: عرقی از گل رویش چه ز بیداد چکد 66شمارهٔ ۱۱۴: سرپا برهنگان که دم از کبریا زنند 67شمارهٔ ۱۱۵: اگر چه عشرت و عیش جهان نخواهد مان ...68شمارهٔ ۱۱۶: تا می صاف بمیخانه صفا خواهد بود 69شمارهٔ ۱۱۷: سحر ساقی در میخانه وا کرد 70شمارهٔ ۱۱۸: دوشم بخواب ساغر دولت بدست بود 71شمارهٔ ۱۱۹: تامی از شیشه اقداح روان خواهد بود 72شمارهٔ ۱۲۰: مژده ای دل پیک جانان میرسد 73شمارهٔ ۱۲۱: نه هر که ماه بتان گشت دلبری داند 74شمارهٔ ۱۲۲: نه هر که دل برد آئین دلبری داند 75شمارهٔ ۱۲۳: ای گرفتار بزلف تو پریشانی چند 76شمارهٔ ۱۲۴: هرکرا دیدن روی تو تمنا باشد 77شمارهٔ ۱۲۵: ساقی ز روی دختر زر پرده باز کرد 78شمارهٔ ۱۲۶: کنونکه لاله بگلشن پیاله نوش آمد 79شمارهٔ ۱۲۷: مطلقی باز در قیود آمد 80شمارهٔ ۱۲۸: ماه رویش بجام ساطع شد 81شمارهٔ ۱۲۹: ساقیم باز مجلس آرا شد 82شمارهٔ ۱۳۰: پسته او که نوشخند آمد 83شمارهٔ ۱۳۱: دل که از لعل لبش جام شرابی دارد 84شمارهٔ ۱۳۲: ابرویش از بام دل سرمیزند 85شمارهٔ ۱۳۳: ما را که جمال فتح از جبهه مبین با ...86شمارهٔ ۱۳۴: کس در دل من ره بجز آن دیار ندارد 87شمارهٔ ۱۳۵: زانروز که تا ماه رخش در نظر آمد 88شمارهٔ ۱۳۶: دربرم یار دلنواز آمد 89شمارهٔ ۱۳۷: مرا وقتی بکویش منزلی بود 90شمارهٔ ۱۳۸: بی نشان در نشان نمی گنجد 91شمارهٔ ۱۳۹: زانسان که بوسه از لب دلبر بود لذی ...92شمارهٔ ۱۴۰: دوشم از مهر آمد اندر بر 93شمارهٔ ۱۴۱: کرده شهنشاه عشق درحرم دل ظهور 94شمارهٔ ۱۴۲: دلم شد جلوه گاه آتش طور 95شمارهٔ ۱۴۳: بر در دیرآن بت عیار 96شمارهٔ ۱۴۴: تا دلم گشته مخزن اسرار 97شمارهٔ ۱۴۵: ای دل بگشا چشم و ببین جلوه دلدار 98شمارهٔ ۱۴۶: الا ای عندلیب گلشن یار 99شمارهٔ ۱۴۷: کسی جز چشم بینای قلندر 100شمارهٔ ۱۴۸: هر نقش که بر لوح قضا خامه تقدیر 101شمارهٔ ۱۴۹: پرتو جامست این برسقف گردون جلوه گ ...102شمارهٔ ۱۵۰: ای زماه عارضت خورشید کرده کسب نور 103شمارهٔ ۱۵۱: برمن مست ازنمائی ساقی انعامی دگر 104شمارهٔ ۱۵۲: گر بسر منزل جانان برسم بار دگر 105شمارهٔ ۱۵۳: در قدم اولین تا نشود ترک سر 106شمارهٔ ۱۵۴: باز شدم جلوه گر ماه رخت در نظر 107شمارهٔ ۱۵۵: ساقیا ساغر شراب آور 108شمارهٔ ۱۵۶: مژده ای دل که دلبر آمد باز 109شمارهٔ ۱۵۷: دوش رفتم بسوی میکده با عجز و نیاز 110شمارهٔ ۱۵۸: ز آفتابت مها نقاب انداز 111شمارهٔ ۱۵۹: آنکه رفت از برم گر آید باز 112شمارهٔ ۱۶۰: ساقیا زان شراب شورانگیز 113شمارهٔ ۱۶۱: چرا باشم دلا ناکام امروز 114شمارهٔ ۱۶۲: هر صبح و شام نرگس مستت بخواب ناز 115شمارهٔ ۱۶۳: بسکه بجان باشدم از غم جانانه سوز 116شمارهٔ ۱۶۴: دل که ساکن شده بکوی نیاز 117شمارهٔ ۱۶۵: دل که شد از باده عشق رخت مینای را ...118شمارهٔ ۱۶۶: دراین گلشن ز خوبانم گلی بس 119شمارهٔ ۱۶۷: زچشم سیاهی نگاهی مرا بس 120شمارهٔ ۱۶۸: زاهد از تزویر تا کی افکنی دام هوس 121شمارهٔ ۱۶۹: کی رسد بر دامن وصل تو دست بوالهوس 122شمارهٔ ۱۷۰: صید وصلش توان بدام هوس 123شمارهٔ ۱۷۱: حسن ازل برگرفت پرده ز رخسار خویش 124شمارهٔ ۱۷۲: مهی دارم که انوار جمالش 125شمارهٔ ۱۷۳: دل که عمریست در افتاده بچاه ذقنش 126شمارهٔ ۱۷۴: باحضار ملک وضعی پری وش 127شمارهٔ ۱۷۵: ترک چشم تو که از غمزه کند غارت هو ...128شمارهٔ ۱۷۶: هر که در کوی او بود بارش 129شمارهٔ ۱۷۷: ای فکر تو جستجوی درویش 130شمارهٔ ۱۷۸: بیا و جام زرینی بکن نوش 131شمارهٔ ۱۷۹: نقد دل جز بتوبه اخلاص 132شمارهٔ ۱۸۰: ای جمالت مطلع انوار فیض 133شمارهٔ ۱۸۱: عشق تو شط و دل ما هست بط 134شمارهٔ ۱۸۲: دلا از نظم گوهر بار حافظ 135شمارهٔ ۱۸۳: این عکس ساقیست در جام ساطع 136شمارهٔ ۱۸۴: ساقیا برخیز و پیش آور ایاغ 137شمارهٔ ۱۸۵: چهره یارم که باشد چون گل جنت لطیف 138شمارهٔ ۱۸۶: ای خم ابروی تو قبله ارباب عشق 139شمارهٔ ۱۸۷: ترا سزد که بگردش درآوری افلاک 140شمارهٔ ۱۸۸: توئی جان و توئی جانانه دل 141شمارهٔ ۱۸۹: ساقیا کو باده چون سلسبیل 142شمارهٔ ۱۹۰: هر که واقف گشت از اسرار دل 143شمارهٔ ۱۹۱: آئینه حق نماست این دل 144شمارهٔ ۱۹۲: ای جلالت گشته مرآت جمال 145شمارهٔ ۱۹۳: ای رخ نیکوی تو مهر جمال 146شمارهٔ ۱۹۴: ای قدت سرو ناز و رویت گل 147شمارهٔ ۱۹۵: چمن فرمود باز آرایش گل 148شمارهٔ ۱۹۶: مطرب گل دمید در نی دم 149شمارهٔ ۱۹۷: ما ابر گهر باریم هی هی جبلی قم قم 150شمارهٔ ۱۹۸: من در تاج خسروان آن لؤلؤ لالا ستم 151شمارهٔ ۱۹۹: موج و بحر و کشتی و طوفان منم 152شمارهٔ ۲۰۰: چند یاد تو جفا کیش کنم 153شمارهٔ ۲۰۱: هله مست دلبرستم هله مست بیخودستم 154شمارهٔ ۲۰۲: هله مست کن فکانم هله جان جان جانم 155شمارهٔ ۲۰۳: گاه ذاکر گاه مذکورم نمیدانم کیم 156شمارهٔ ۲۰۴: ما محو تجلی الهیم 157شمارهٔ ۲۰۵: چون ز دار فنا بقا گشتم 158شمارهٔ ۲۰۶: وقت آن شد که دگر سر حق اظهار کنم 159شمارهٔ ۲۰۷: بازم آمدم موسی صفت ظاهر ید بیضا ک ...160شمارهٔ ۲۰۸: ما خراباتیان بی باکیم 161شمارهٔ ۲۰۹: نور رویش چو در نظر داریم 162شمارهٔ ۲۱۰: ما ساقی مصطب صفائیم 163شمارهٔ ۲۱۱: ما جلوه گه جمال یاریم 164شمارهٔ ۲۱۲: ما هزاران گلشن اوئیم 165شمارهٔ ۲۱۳: ما گهی یونس و گهی حوتیم 166شمارهٔ ۲۱۴: ما مریدان سید خویشیم 167شمارهٔ ۲۱۵: ما مقیمان تخت تحمیدیم 168شمارهٔ ۲۱۶: جز جان و جنان که شد ز دستم 169شمارهٔ ۲۱۷: منکه هر جای روم در قفس صیادم 170شمارهٔ ۲۱۸: من مست جام وحدتم هذا جنون العاشقی ...171شمارهٔ ۲۱۹: ای جان و ای جانان من هذا جنون الع ...172شمارهٔ ۲۲۰: ای ماه رویت چون مهر تابان 173شمارهٔ ۲۲۱: ای دل از جان پیش جانان دم مزن 174شمارهٔ ۲۲۲: ذره از مهر تابان دم مزن 175شمارهٔ ۲۲۳: ساقی بیا و میکده را فتح باب کن 176شمارهٔ ۲۲۴: خلوتی در سرای درویشان 177شمارهٔ ۲۲۵: روی بهر چه هر دم سوی گلشن 178شمارهٔ ۲۲۶: ای کار گه نقش خیالت بصر من 179شمارهٔ ۲۲۷: دیوانه شو دیوانه شو از خویشتن بیگ ...180شمارهٔ ۲۲۸: ایستاده شو ایستاده شو زین بیش منش ...181شمارهٔ ۲۲۹: جز یار در بزم جهان دلدار کو دلدار ...182شمارهٔ ۲۳۰: دست در آفاق یافت نرگس فتان تو 183شمارهٔ ۲۳۱: برخیز و بیا ساقی بگشا در میخانه 184شمارهٔ ۲۳۲: سخنی از لب آن یار بگویم یا نه 185شمارهٔ ۲۳۳: یارب آنمه کیست کز نو سوی بازار آم ...186شمارهٔ ۲۳۴: شمعی ز رخت چه بر فروزی 187شمارهٔ ۲۳۵: بیا و ساغر کامم لبالب کن ز می ساق ...188شمارهٔ ۲۳۶: صبح عید است ساقیا جامی 189شمارهٔ ۲۳۷: دوشم بصدر مصطبه ساقی مهوشی 190شمارهٔ ۲۳۸: خوشا عشق و نیاز نازنینی 191شمارهٔ ۲۳۹: چنان مستم ز یار نازنینی 192شمارهٔ ۲۴۰: ای بجامت همان که میدانی 193شمارهٔ ۲۴۱: بهر آئینه چون پیدا تو باشی 194شمارهٔ ۲۴۲: نیست لایق منزلش در هر دلی 195شمارهٔ ۲۴۳: منم آئینه وجه الهی 196شمارهٔ ۲۴۴: صبح عید است و میدهد ساقی 197شمارهٔ ۲۴۵: ای ز مهر روی تو صبح وصل نورانی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ