کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    امشب خروس از نیمه شب بگرفته راه بام را
    باید سحر خون ریختن این مرغ بی هنگام را
    ساقی خرابم کن ز مِی تا رو به آبادی نهم
    کاین است پایان طلب، رندان درد آشام را
    زین درد عشق اندوختن آتش بجان افروختن
    یکباره خواهم سوختن هم پخته را هم خام را
    ساقی ز خُمّ نیستی رطل گران سنگم بده
    تا خورد در هم بشکنم هم شیشه را هم جام را
    ساقی گذشت آن کز مِیَم، ساغر نمیدیدی تهی
    باید بمی دادن سپس هم شیشه را هم جام را
    چندانکه میجویی مبین چندانکه میدانی مجو
    یا خویشتن را در جهان یا در جهان آرام را
    کاش آسمان برهم زند اوراق صبح و شام خود
    وز صفحه بیرون افکند نام من گمنام را
    زان می که خوردم در ازل مستم غبارا تا ابد
    پس کی توانم فهم کرد آغاز یا انجام را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

 
 
Captcha