کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی بیار جامی کز چشم اشکبارم
    خاطر خوشست امروز برطرف جویبارم
    ساقی ز جام دیگر آبی بر آتشم زن
    زان پیشتر کزین جام برجان فتد شرارم
    از باغ وصل جانان هر بلبلی گلی چید
    بیچاره من تهی دست در پا شکست خارم
    بر اشک چشم سدّی از خون دل ببندم
    وز سوز دل به آهی دود از جهان برآرم
    باد صبا سحرگه بوئی ز زلفش آورد
    بر باد داد یکجا محصول روزگارم
    روز الست کردند از نیم جرعه مستم
    امروز صد خم مِی می نشکند خمارم
    از دیده در کنارم صد جوی خون روان شد
    دهقان دهر ننشاند یک سرو در کنارم
    روزی که پا نهادم در کارگاه هستی
    پیچید دست قدرت با درد پود و تارم
    گردید تا زعمرم کوته ز گردش چرخ
    تاری به کف نیامد زان زلف تابدارم
    خاکستر وجودم خالی ز اخگری نیست
    در آب دیده شویی گر صد هزار بارم
    دانی چرا غبارا پیوسته اشک ریزم
    تا باد برندارد زین رهگذر غبارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha