کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به جانم کارگر شد زهر و ساقی راست تریاقی
    به تلخی جان شیرین می‌سپارم رحمی ای ساقی
    ز راه شوخی آلوده به شکّرخنده دشنامی
    علاج درد ما کردی به زهر آلوده تریاقی
    طبیبان را بسوزد دل چو بیماری سپارد جان
    طبیبی عامداً ساع به قتلی بل و احراقی
    شرار آه جانم سوختی تا بودمت عاشق
    فلما صرت مشتاقا جری دمغی لاعراقی
    ز درد اشتیاقم بر لب آمد جان و می‌ترسم
    نماند فرصتم چندان که گویم شرح مشتاقی
    ز دیوان ازل رزقم اگر پیمود می‌آمد
    غلط باشد به حق آموختن آیین رزاقی
    نیارد صفحه طاقت تا نویسم شرح هجران را
    مگر از پاره‌های دل فراهم گردد اوراقی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha