کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فریاد که آتش نهانم
    افتاد به مغز استخوانم
    سوز دل و آتش درونم
    افکنده شرر به خانمانم
    چون زورق اگر روم به دریا
    هست آتش و آه بادبانم
    چون آتش اوفتاده در آب
    آوازۀ مرگ شده فغانم
    گنج غم تو به سینه دارم
    شد خانۀ دل خراب از آنم
    گر بحر غم تو بیکران است
    من ماهی بحر بیکرانم
    خون جگر است و پارۀ دل
    بر سفرۀ عشق آب و نانم
    کاهیده ز بسکه پیر گردون
    از درد و بلا تن جوانم
    مانند کمان شکسته مشتی
    بی پاره و خرد استخوانم
    بازا نفسی که بی تو چون نی
    در سینه گره شده فغانم
    تا کی خس و خار آشیانه
    مهجور کند ز گلستانم
    وقت است که برق خانمان سوز
    آید به طواف آشیانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha