کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نباشم راحت از دستت چه در خواب و چه بیداری
    به هرجا رو کنم آنجا تو دست سلطنت داری
    سراپای وجود خود بسی در سال و مه گشتم
    به غیر از تو به ملک دل ندیدم هیچ دیّاری
    به چشم دل چه من دیدم دل موری عیان دیدم
    سلیمانی در او اندر به کار مملکت داری
    ز اشراقات انوار جمالش محو و هم هیچم
    بمانند سراجی کش بر خورشید بگذاری
    دلی باقی بود یارب که زلف آن مه نخشب
    نگیرد بند و زنجیرش به صد نیرنگ و طراری
    مکن از می پرستی مَنعم ای زاهد که درعالم
    فکنده نرگس مست نگارم طرز هشیاری
    چو روی خود در آئینه ببیند آن جفا گستر
    غبار از سوز دل گردید هم چون ابر آزاری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha