کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زند چون آتش حسنش زبانه
    دو صد خرمن بسوزد بی بهانه
    دلا گر نیستی پروانه بگذر
    که سرکش گشت آتش را زبانه
    سَر هستی ندارم بی تو دیگر
    که بردارم سَر از این آستانه
    دلا دیدی که صد ره با تو گفتم
    خط و خال بتان دام است و دانه
    چو شمع از سوختن پروا نمیکرد
    چرا شد دامنش پروانه خانه
    خرابم کرد عشق امّا ندانم
    در این ویران نهفت آن گنج یا نه
    مرا ساقی سحرگه ساغری داد
    که فارغ گشتم از دُرد شبانه
    چو ماهی مردم چشمم هراسان
    ز موج اشک می گیرد کرانه
    بیا ساقی بیا تا مِی بنوشم
    به بانگ بربط و چنگ و چغانه
    یکی بر کش نقاب از مهر رخسار
    که برخیزد غبار از این میانه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha