کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما سمندر زادگان را شکوه از آتش نباشد
    کِی ز آتش میگریزد هرکه در وی غش نباشد
    گر کنند ایمن زهجرانم غم از نیران ندارم
    بیمم از آن است ورنه باکم از آتش نباشد
    بی غشم کن ساقیا از مِی که بسیار آزمودم
    دفع غم را داروئی چون بادۀ بی غش نباشد
    کی در او خاصیت آتش بود یا ذوق مستی
    باده گر همرنگ با آن لعل آتش وش نباشد
    سرو بستان پیش سرو قامت آن ماه پیکر
    گر خرام کبک دارد همچنان دلکش نباشد
    می توانم گویی از میدان غبارا در ربودن
    توسن بخت ز پای افتاده گر سرکش نباشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

 
 
Captcha