کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من از میخانه زان رو ناگزیرم
    که جز می نیست آبی در خمیرم
    بیا ساقی که در وقت جوانی
    به بازی کرد چرخ پیر پیرم
    زپای افتاده ام هنگام رحم است
    اَلا ای آنکه گفتی دستگیرم
    همای اوج تقدیسم که چون جغد
    ز ویران جهان آید صفیرم
    ایا خرمن خدا بر خوشه چینان
    گرت رحمی است مسکین و فقیرم
    به من بس مهر دارد مادر دهر
    که از پستان محنت داده شیرم
    فکندم خون دل را ره به مژگان
    که نقش غم بماند در ضمیرم
    رساند زخم کاری زود زودم
    فرستد مرهم امّا دیر دیرم
    از آن ابرو زند گاهی به تیغم
    وزان مژگان کشد گاهی به تیرم
    گهی در پای قدّش پای بندم
    گهی در دست زلفش دست گیرم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha