کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز آشیان مرغ دلم کاش کناری بکند
    بو که آن سلسله مو میل شکاری بکند
    سخت خامیم درین ره مگر از روی کرم
    پیر میخانه به پیمانه شراری بکند
    تا دل بلبل شوریده فریبد به گلی
    سالها باد صبا خدمت خاری بکند
    بوی مِی تا به قیامت ز مشامش نرود
    هرکه در کوی خرابات گذاری بکند
    سالها مردمک دیده برای شب وصل
    خون دل خورد که ترتیب نثاری بکند
    داد بر باد فنا ماحصلم را که دلم
    خاست در مصطبۀ عشق قماری بکند
    عشق نگذاشت دلم را که کند خدمت عقل
    اشتر مست چه تمکین ز مهاری بکند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha