کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مه من سر برآر از برج محمل
    که شب تار است و گم شد راه منزل
    مران ای ساربان اشتر که اینجا
    خر و بار و من افتادست در گِل
    چنان در بحر حیرت گشته ام غرق
    که نآرد کشتی نوحم به ساحل
    بگیرم خون بهای خویشتن را
    بدستم گر فتد دامان قاتل
    بسی تخم وفا در سینه کِشتم
    ولی یک جو نشد زین کِشته حاصل
    مگر دیوانه خواهم شد که در خواب
    بگردن بینم آن مشکل سلاسل
    نمیدانم چه تأثیر است در عشق
    که بیمارش به صحّت نیست مایل
    بسی پروانه سوزانید و رخسار
    به کس ننمود آن شمع محافل
    ره مقصود نمایان نیست لیکن
    بگوش آید همی بانگ جلاجل
    ز سعی ناخدا آخر چه خیزد
    به دریایی که هیچش نیست ساحل
    نشان پای لیلی نیست در دشت
    من و مجنون سپردیم این مراحل
    دلم بی زلف او ننشیند آرام
    جنون ساکن نگردد بی سلاسل
    غبارا روی جانان می توان دید
    اگر خود را نبینی در مقابل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha