کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    میی کز وی بنای شادمانی ها به جا باشد
    که گوید توبه از وی خاصه فصل گل روا باشد
    دلم را غرق در دریای خون کردی نمی گویی
    که شاید کشتی ما را خدایی ناخدا باشد
    اگر غم سالها چار اسبه بر ملک دلم تازد
    نپندارم که جولانگاه او را منتها باشد
    گر از زلفش خلاصی هست رخسارش توان دیدن
    که شامی چون به پایان رفت صبحی در قفا باشد
    بنازم طاقت بیمار عشقت را که در آخر
    به جایی می کشد صبرش که درد او را دوا باشد
    به وصل دوست تنها ره نخواهی یافتن لیکن
    غبارا میرسی گر زانکه عشقت رهنما باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

 
 
Captcha