غبار همدانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۰: میی کز وی بنای شادمانی ها به جا باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
میی کز وی بنای شادمانی ها به جا باشد که گوید توبه از وی خاصه فصل گل روا باشد دلم را غرق در دریای خون کردی نمی گویی که شاید کشتی ما را خدایی ناخدا باشد اگر غم سالها چار اسبه بر ملک دلم تازد نپندارم که جولانگاه او را منتها باشد گر از زلفش خلاصی هست رخسارش توان دیدن که شامی چون به پایان رفت صبحی در قفا باشد بنازم طاقت بیمار عشقت را که در آخر به جایی می کشد صبرش که درد او را دوا باشد به وصل دوست تنها ره نخواهی یافتن لیکن غبارا میرسی گر زانکه عشقت رهنما باشد غبار همدانی