به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۶: دلم در نازکی باج از پر پروانه می گیرد - بشوی از نرگس خود، سرمه آتش نگاهی را

1270عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دلم در نازکی باج از پر پروانه می گیرد
بشوی از نرگس خود، سرمه آتش نگاهی را
رخ آن گلعذار از بس که شاداب است، می ترسم
که موج تازگی شوید ز ابرویش سیاهی را!
چو آن سرو چمان را برکنار جو گذار افتد
کند استاده، شوق پای بوسش آب راهی را!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵: در محبت سست بنیادیم چون قصر حباب - ...2شمارهٔ ۶: دلم در نازکی باج از پر پروانه می گی ...3شمارهٔ ۷: گر دلم نالان شد از دست بتان، عیبش م ...4شمارهٔ ۸: در بام فلک، ماه چه سان رنگ نبازد؟ - ...5شمارهٔ ۹: دوران چگونه با تو کند هم پیاله ام؟ ...6شمارهٔ ۱۰: ز گلها، سروها را دورمنشان ای چمن پ ...7شمارهٔ ۱۱: بردار فنا، رنگ دگر شد سخن از ما - ...8شمارهٔ ۱۲: ستاره چشم می پوشد ز غصه - چو بیند ...9شمارهٔ ۱۳: زمین در سایه خم می زند گلبانگ جوش ...10شمارهٔ ۱۴: منت خضر بر سرم نیست، چو شمع انجمن ...11شمارهٔ ۱۵: زین دودمان ندیدیم خونگرمی شراری - ...12شمارهٔ ۱۶: چو نیست در سخن خویش فتح باب مرا - ...13شمارهٔ ۱۷: ز بس آمد به نزدیکم، چو مژگانش نمی ...14شمارهٔ ۱۸: دست نتوان داشتن یکبارگی از کار عشق ...15شمارهٔ ۱۹: ماییم و دیدن گل روی تو ساقیا - دلب ...16شمارهٔ ۲۰: نه من از میکده بیرون روم، نه زاهد ...17شمارهٔ ۲۱: ای دل از خاطر برون کن طره جانانه ر ...18شمارهٔ ۲۲: باران سنگ فتنه اگر دیرتررسد - از خ ...19شمارهٔ ۲۳: گر به سوی دیده، اشکم برنگردد دور ن ...20شمارهٔ ۲۴: می گزد همچو نغمه خارج - بی قدح، سی ...21شمارهٔ ۲۵: از اسم بی مسما، خیزد همیشه خواری - ...22شمارهٔ ۲۶: تازه شد از روی یار، چشم جدا دل جدا ...23شمارهٔ ۲۷: گر بود بند قبا از موی گل باریکتر - ...24شمارهٔ ۲۸: از باده پس نیامد، رنگ پریده ما - ب ...25شمارهٔ ۲۹: شکوه دانه و دام از نفس انداخت مرا ...26شمارهٔ ۳۰: برگ گل تازه را، جام طرب ساختیم - ت ...27شمارهٔ ۳۱: به سوی خاکساران محبت جلوه ای سر کن ...28شمارهٔ ۳۲: دلخوشی نمی داند، راه خانه ما را - ...29شمارهٔ ۳۳: فصل گلگشت چمن شد ای گل رعنا بیا - ...30شمارهٔ ۳۴: یار سرگرم حیا، من ادب آموز نگاه - ...31شمارهٔ ۳۵: جامده آیینه را نزدیک، کان دور از ا ...32شمارهٔ ۳۶: گشت خداکارساز، عاشق جانباز را - کی ...33شمارهٔ ۳۷: به پای شوق گشتم هرطرف بسیار در صحر ...34شمارهٔ ۳۸: ما بیخبران، راست رو بزم خطاییم - چ ...35شمارهٔ ۳۹: پیش هر باد، ز بی برگی خود می نالد ...36شمارهٔ ۴۰: غارتگر حیا نکنی جام باده را - نکهت ...37شمارهٔ ۴۱: کو دم گرمی که سوزد پنبه گوش مرا - ...38شمارهٔ ۴۲: بوسه به پیغام داد و گشت پشیمان - ه ...39شمارهٔ ۴۳: چو رو دهد بر آن شوخ مست، رفتن ما - ...40شمارهٔ ۴۴: شمع! بنشین ز طربخانه پروانه جدا - ...41شمارهٔ ۴۵: آن زلف سیه دل سبکپا - یک سر دارد، ...42شمارهٔ ۴۶: محتسب می افکند بیهوده در هنگامه سن ...43شمارهٔ ۴۷: از عکس لب لعلت، پیمانه شود پیدا - ...44شمارهٔ ۴۸: می برد گل رویت، رنگ صد گلستان را - ...45شمارهٔ ۴۹: بس که آن وحشی غزالم سر به صحرا داد ...46شمارهٔ ۵۰: کند چون دیده ما حفظ اشک خود، مکن ع ...47شمارهٔ ۵۱: شوق به روی تیغ دویدن به پای خود - ...48شمارهٔ ۵۲: ما خزان پرورده عشقیم، عیب ما مکن - ...49شمارهٔ ۵۳: به شب زلف بتان، روز تمام است اینجا ...50شمارهٔ ۵۴: ساقی پیاله داد به چنگ هوس مرا - مط ...51شمارهٔ ۵۵: کمان طالع ما تیر برنمی تابد - مگر ...52شمارهٔ ۵۶: بس که از جوی صفا، شاداب می بینم تر ...53شمارهٔ ۵۷: ندید مادر ایام، روی شوکت ما - چو ط ...54شمارهٔ ۵۸: به عجز پای منه، عرض مرد می رود این ...55شمارهٔ ۵۹: بس که زان گل در دل ما خار نومیدی ش ...56شمارهٔ ۶۰: به تسکین دلم یکسان بود لطف و عتاب ...57شمارهٔ ۶۱: می دود چون طفل بر زانوی آن گل پیره ...58شمارهٔ ۶۲: بس که سرسبزی بود در طالع بی حاصلان ...59شمارهٔ ۶۳: از بس که دید رو، ز لب می پرست ما - ...60شمارهٔ ۶۴: از بس گل برگشتگی، در آب دارد طالعم ...61شمارهٔ ۶۵: بهار افکنده در صحن چمن از سبزه قال ...62شمارهٔ ۶۶: آن بلبل مستم که ز گلریزی افغان - ب ...63شمارهٔ ۶۷: به روی ما چو دف از ذوق می زند سیلی ...64شمارهٔ ۶۸: بس که شد مرغ نگاهم بی گل رویت ضعیف ...65شمارهٔ ۶۹: مرد خدا نمی شود، گرچه زن از کنار خ ...66شمارهٔ ۷۰: هر چند قطره کردیم، در جستجوی دریا ...67شمارهٔ ۷۱: یافتم منزلگه وصل تو جای خویش را - ...68شمارهٔ ۷۲: به مثل سازی خود گر دکان نچیده خدا ...69شمارهٔ ۷۳: روان کردم به کویش قاصدی از اشک و م ...70شمارهٔ ۷۴: چو باغ کاغذی این باغ آنچنان تنگ اس ...71شمارهٔ ۷۵: دوش که در بزم عشق، توبه زاهد شکست ...72شمارهٔ ۷۶: به سر گشودن خمهای می چو دست زدیم - ...73شمارهٔ ۷۷: همچو راه کوچه زنجیر، در صحرای عشق ...74شمارهٔ ۷۸: به غیر از عشق اگر آیین دیگر دلنشین ...75شمارهٔ ۷۹: ساقی! بط می در قفس طاقچه حیف است - ...76شمارهٔ ۸۰: همچون سبوی خالی، پر سازم از هوایش ...77شمارهٔ ۸۱: ناصح از پند تو بیزارم، چه می گویی ...78شمارهٔ ۸۲: نیست یک جا که سرزلف سیاهش نرسد - م ...79شمارهٔ ۸۳: نشاند پیش خود آن شوخ بی حجاب مرا - ...80شمارهٔ ۸۴: بی قد شمشاد او، دست چنار آمد به در ...81شمارهٔ ۸۵: در هنرمندی ز مردن نیست غم استاد را ...82شمارهٔ ۸۶: به نقش بندی رویت چو کف گشاده خدا - ...83شمارهٔ ۸۷: نقش خیالش نبرد، گرد کدورت ز دل - ص ...84شمارهٔ ۸۸: جاده طوفانی دریای سراب است اینجا - ...85شمارهٔ ۸۹: مشت خسم، ولی چو نشینم به آن بهار - ...86شمارهٔ ۹۰: ناله برآید از ورق، گریه کنان رود ق ...87شمارهٔ ۹۱: گر گل نکند در طلبت آبله از پا - دا ...88شمارهٔ ۹۲: مگر چاه زنخدانت نمایان گشت در صحرا ...89شمارهٔ ۹۳: درین محیط که سرگشتگی ست حاصل ما - ...90شمارهٔ ۹۴: منت آب خضر نیست جوی بر سر ما - طال ...91شمارهٔ ۹۵: می شد از خشک و تر این خاکدان قانع ...92شمارهٔ ۹۶: چون تنور لاله از دودی نشد قسمت پذی ...93شمارهٔ ۹۷: گوش ارباب کرم در عهد ما می گشت کر ...94شمارهٔ ۹۸: شورش انداخته در شام و سحر یارب ما ...95شمارهٔ ۹۹: ما را به دار عشق، که نزدیک می برد؟ ...96شمارهٔ ۱۰۰: برگ عیش ناتوانان نیست غیر از دستگ ...97شمارهٔ ۱۰۱: تعظیم عکس روی تو در جلوه گاه جام ...98شمارهٔ ۱۰۲: چون داشت از دویی ننگ، یار یگانه م ...99شمارهٔ ۱۰۳: ز بهر نامه بری تا به بام دلبر ما ...100شمارهٔ ۱۰۴: کهربا گشتیم و کس باور ندارد درد م ...101شمارهٔ ۱۰۵: آن مرغ بینواییم، کز آشیانه ما - ص ...102شمارهٔ ۱۰۶: نیست غیر از گریه در صندوق ابر نوب ...103شمارهٔ ۱۰۷: در هنر چون شانه زلف بتان بی طالعی ...104شمارهٔ ۱۰۸: ز مرغان دل ما با لب بامش چه می گو ...105شمارهٔ ۱۰۹: ناید نمکچشی چو تنور از دهان ما - ...106شمارهٔ ۱۱۰: دم زدن از سوز دل در پیش بیدردان ع ...107شمارهٔ ۱۱۱: تو دریایی و طغرا قطره، کی از قطره ...108شمارهٔ ۱۱۲: عکس او در بغل نور فکنده ست مرا - ...109شمارهٔ ۱۱۳: تا جان فدا نمایم، بر زخمه های مطر ...110شمارهٔ ۱۱۴: ما که بر خشت سر خم چون کف می زاده ...111شمارهٔ ۱۱۵: رنگ بیدار شدن، گل نکند از بختم - ...112شمارهٔ ۱۱۶: ما ز پا افتادگان را خواب غفلت برد ...113شمارهٔ ۱۱۷: اگر ساقی نگردد شب انیسم - غریبی م ...114شمارهٔ ۱۱۸: ای خوش آن گریه که شوید ز شبم مهلت ...115شمارهٔ ۱۱۹: پا ز نازک خانه دل چون کشد آن عطرف ...116شمارهٔ ۱۲۰: ما را گرفته بی او، غم در میانه ام ...117شمارهٔ ۱۲۱: موج را گشت صبا سلسله جنبان در آب ...118شمارهٔ ۱۲۲: یک دوست در ایران نماند از بهر این ...119شمارهٔ ۱۲۳: تا نشستن، ده خطر گل می کند در میک ...120شمارهٔ ۱۲۴: هرگز ندیده سایه جانانه آفتاب - با ...121شمارهٔ ۱۲۵: بر یاد رخش چون رود از دیده من آب ...122شمارهٔ ۱۲۶: غم از دل می برد آواز مطرب - رگ شا ...123شمارهٔ ۱۲۷: امشب من و چشم قدح و دیدن مهتاب - ...124شمارهٔ ۱۲۸: وقت ساغر زدن، به فتوی ما - روز اب ...125شمارهٔ ۱۲۹: تعبیه کرده ست چرخ، در دل من اضطرا ...126شمارهٔ ۱۳۰: غیر افسردگی از زینت دنیا مطلب - گ ...127شمارهٔ ۱۳۱: ناله ها در بحر و بر دارد غریب - ک ...128شمارهٔ ۱۳۲: دارم از سرچشمه، رو در دشت حیرانی ...129شمارهٔ ۱۳۳: پر شده پیمانه ام، ظرف ندارد اجل - ...130شمارهٔ ۱۳۴: قدم بیرون منه از عالم آب - درین د ...131شمارهٔ ۱۳۵: ای شب زلف تو روشنتر ز موی آفتاب - ...132شمارهٔ ۱۳۶: لبریز جدایی کندش ساقی دوران - هرچ ...133شمارهٔ ۱۳۷: همچو شبنم با گل و سوسن مخواب - شب ...134شمارهٔ ۱۳۸: من و آن سرو که در جلوه گهش می بار ...135شمارهٔ ۱۳۹: نمی سازد به طبع من شراب عافیت هرگ ...136شمارهٔ ۱۴۰: چو طفل غنچه اگر می خورد سبوی شراب ...137شمارهٔ ۱۴۱: مرگ، مفلس را ز عمر جاودانی بهتراس ...138شمارهٔ ۱۴۲: لب تر نکنم ز آب خضر تا می ناب است ...139شمارهٔ ۱۴۳: گل ندارد تاب دست انداز باد مهرگان ...140شمارهٔ ۱۴۴: سرتاسر دهر، جز خدا کیست - عالم هم ...141شمارهٔ ۱۴۵: سهل باشد همت ساقی، گر از مینا گذش ...142شمارهٔ ۱۴۶: چو گردباد، دلم رهنمای خود نشناخت ...143شمارهٔ ۱۴۷: هر دل که ازان نگار خالی ست - باغی ...144شمارهٔ ۱۴۸: هر گل این بوستان، روی نگاری بوده ...145شمارهٔ ۱۴۹: ره به درمان ندهم، راهنما آگاه است ...146شمارهٔ ۱۵۰: ساقی دوران عبث چیده ست نه مینا قط ...147شمارهٔ ۱۵۱: مشو مهمان من، ای مرغ روزی خوار آز ...148شمارهٔ ۱۵۲: ارغنون کهنه شد و چنگ و رباب از هم ...149شمارهٔ ۱۵۳: شادمانی با دلم بیگانه و غم دشمن ا ...150شمارهٔ ۱۵۴: مفلس کوچه عشقیم، کریم اینجا کیست ...151شمارهٔ ۱۵۵: کسی فارغ از کار دنیا نشست - که زا ...152شمارهٔ ۱۵۶: چو مژگان جز به قصد دیدن غیر - نمی ...153شمارهٔ ۱۵۷: بیا که بی سرزلف تو موج باده ناب - ...154شمارهٔ ۱۵۸: ساغر می در کف او، رنگ و بوی گل گر ...155شمارهٔ ۱۵۹: پرواز شوق دارم، تا در تنم شراب اس ...156شمارهٔ ۱۶۰: خاطر از محصول کشت ناامیدی جمع شد ...157شمارهٔ ۱۶۱: ای گل، همه تن لب شده در وصف بهاری ...158شمارهٔ ۱۶۲: چون نریزد غم شراب تلخکامی در قدح؟ ...159شمارهٔ ۱۶۳: رنگم از چهره به ذوق لب بام تو پری ...160شمارهٔ ۱۶۴: آخر شدن حسن بتان، اول داغ است - پ ...161شمارهٔ ۱۶۵: ای حسن تو سرچشمه غوغای قیامت - جو ...162شمارهٔ ۱۶۶: به مردم قرض دادن بینوایی ست - ز م ...163شمارهٔ ۱۶۷: چو طبع داد خدا، گومده به ما فرزند ...164شمارهٔ ۱۶۸: اشک، گستاخانه با این چشم خون پالا ...165شمارهٔ ۱۶۹: بس که از بارش اشکم در و دیوار نما ...166شمارهٔ ۱۷۰: بی زلف سیه، دلبری از خال نیاید - ...167شمارهٔ ۱۷۱: گشت عمر بخت ما، در رنگ مخمل، صرف ...168شمارهٔ ۱۷۲: ما تشنگان ز شیشه می آب می خوریم - ...169شمارهٔ ۱۷۳: چه سان خود را ز عشقت باز دارم؟ - ...170شمارهٔ ۱۷۴: دنیا و آخرت چو ترازو فتاده است - ...171شمارهٔ ۱۷۵: ما چو موج انگشت رد بر جام دریا می ...172شمارهٔ ۱۷۶: فتاد بقعه تقوی، شرابخانه سلامت - ...173شمارهٔ ۱۷۷: خواهی به دیر زمزمه کن،خواه در حرم ...174شمارهٔ ۱۷۸: بوسه در آغوش ازان خودکام نتوانم گ ...175شمارهٔ ۱۷۹: غنچه خواب آلود می گردد به دنبال ق ...176شمارهٔ ۱۸۰: امشب قدح از شراب خالی ست - جای گل ...177شمارهٔ ۱۸۱: دیدم به جانبش، ز حیا روی خود گرفت ...178شمارهٔ ۱۸۲: نیست از دست نکویانم زبان و دل یکی ...179شمارهٔ ۱۸۳: از من بیمار حسرت، برگ آسایش مجوی ...180شمارهٔ ۱۸۴: روز حساب را شب زلفت علامت است - ز ...181شمارهٔ ۱۸۵: غزل عاشقانه باید گفت - بیت باب تر ...182شمارهٔ ۱۸۶: گفت می آیم گرت جان بر لب آید ز ان ...183شمارهٔ ۱۸۷: چین پیشانی ارباب غم از شادی ماست ...184شمارهٔ ۱۸۸: زلف تو، موج بحر پریشانی من است - ...185شمارهٔ ۱۸۹: طغرا در آخر غزل آورد مطلعی - کاین ...186شمارهٔ ۱۹۰: از وعده وصل تو وفا را خبری نیست - ...187شمارهٔ ۱۹۱: بر گوش زد نسیمم، صوتی که نیشکر دا ...188شمارهٔ ۱۹۲: لکه ابری که فیضی داشت، دود شمع بو ...189شمارهٔ ۱۹۳: بی فرات کرشمه ات در باغ - ماتم اف ...190شمارهٔ ۱۹۴: مجموعه تپش، دل محنت سرشت ماست - د ...191شمارهٔ ۱۹۵: اگر شراب کمی کرد، غم مخور ساقی - ...192شمارهٔ ۱۹۶: چون نقاب از رخ گشایی، دیده گریان ...193شمارهٔ ۱۹۷: جلوه شاهد خلوتکده طور اینجاست - ش ...194شمارهٔ ۱۹۸: مگو که آینه بیداری ابد دارد - ندی ...195شمارهٔ ۱۹۹: تا نیابد دست بر ما لشکر خونخوار غ ...196شمارهٔ ۲۰۰: رویت ز عرق همچو گل تازه در آب است ...197شمارهٔ ۲۰۱: شمع دیدار نمایان شد و پروانه نیاف ...198شمارهٔ ۲۰۲: پیرهن بس که خوش اندام شد از بوی ت ...199شمارهٔ ۲۰۳: طفل اشکم ز شورچشمی خلق - بر زمین ...200شمارهٔ ۲۰۴: فرصت صد بوسه در کف داشت، وز اقبال ...201شمارهٔ ۲۰۵: زلف با قامت او، تا به کمر همراه ا ...202شمارهٔ ۲۰۶: خویش را تا جمع کردم بهر گلگشت رخت ...203شمارهٔ ۲۰۷: آسوده دلی بر من بیتاب حرام است - ...204شمارهٔ ۲۰۸: ما چو مینای شرابیم و فلک همچو قدح ...205شمارهٔ ۲۰۹: تخم اشک از کف بنه ای دل که مانند ...206شمارهٔ ۲۱۰: سایه گرد تیغ بیدم،طالع بسمل کجاست ...207شمارهٔ ۲۱۱: دلم ز قید پریدن همیشه آزاد است - ...208شمارهٔ ۲۱۲: از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ب ...209شمارهٔ ۲۱۳: بس که فرهاد تلخکامی دید - حرف شیر ...210شمارهٔ ۲۱۴: ز جوش اشک به مینا هزار طعن زدیم - ...211شمارهٔ ۲۱۵: روزم از بی مهری گردون، شب تاریک ش ...212شمارهٔ ۲۱۶: شبی که جام می وصل درمیان آید - چو ...213شمارهٔ ۲۱۷: در مخالفزار هند از یاد ایران فارغ ...214شمارهٔ ۲۱۸: دوست چون از گل بیداد تو دشمن نشود ...215شمارهٔ ۲۱۹: از مقام ریشه و پیوند می باید گریخ ...216شمارهٔ ۲۲۰: فروغ گوش گل از آتشین نوای من است ...217شمارهٔ ۲۲۱: مستم گرفت شحنه، مخور غم که چون گر ...218شمارهٔ ۲۲۲: سیاره طالع اسیران - همرقص کبوتران ...219شمارهٔ ۲۲۳: چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبت ...220شمارهٔ ۲۲۴: صبا چو بگذرد از ما، ز داغ گل بیز ...221شمارهٔ ۲۲۵: بر کوه غمت بانگ زدم، بانگ به من ز ...222شمارهٔ ۲۲۶: بر لباس فاخر بی اعتبار خسروان - ب ...223شمارهٔ ۲۲۷: چه سان به نامه عاشق سرش فرود آید ...224شمارهٔ ۲۲۸: ماندم از بس که به غربت، وطن از یا ...225شمارهٔ ۲۲۹: چون به آب رود چشمم سبز گردد گلبنی ...226شمارهٔ ۲۳۰: دهد گردون عوض یک دسته خارم - اگر ...227شمارهٔ ۲۳۱: مخمور مانده ایم و امید شراب نیست ...228شمارهٔ ۲۳۲: نوبر سبزه شادی نکند تا به ابد - س ...229شمارهٔ ۲۳۳: چون نقش قدم، غیر زمین، بستر ما نی ...230شمارهٔ ۲۳۴: همچو نرگس، مدت عمرم به بیماری گذش ...231شمارهٔ ۲۳۵: میزبانی نیست غیر از ما در ایوان خ ...232شمارهٔ ۲۳۶: به سان مهره شطرنج، از متاع جهان - ...233شمارهٔ ۲۳۷: هما ز سایه دهد گرچه دولتی به شهان ...234شمارهٔ ۲۳۸: سفید گشت سرم از شکوفه پیری - اگر ...235شمارهٔ ۲۳۹: مو به مو حال دلم را زلف او با شان ...236شمارهٔ ۲۴۰: پیغمبریم و ملت ما غم کشیدن است - ...237شمارهٔ ۲۴۱: پایش ز حنابندی شب چون پر زاغ است ...238شمارهٔ ۲۴۲: اگر زمانه بنای ستم کند، چه علاج - ...239شمارهٔ ۲۴۳: فرق حرم و دیر ببین، کآمده هر سال ...240شمارهٔ ۲۴۴: چگونه حسن نباشد به بوالهوس محتاج ...241شمارهٔ ۲۴۵: جز تیغ او که برسرم آمد، ز پا گذشت ...242شمارهٔ ۲۴۶: از پنجره های مژه مهتاب درآید - گر ...243شمارهٔ ۲۴۷: اگر برون نرود گل ز بوستان، چه کند ...244شمارهٔ ۲۴۸: قدر بی عقلی نمی دانند طفلان، حیف ...245شمارهٔ ۲۴۹: دمیده دانه ما از زمین تلخ - نگردد ...246شمارهٔ ۲۵۰: نیامدی که مبادا بمیرم از شادی - ب ...247شمارهٔ ۲۵۱: بی روی تو در بزم چراغ آید و گرید ...248شمارهٔ ۲۵۲: روز و شب، دربچه مشرق و مغرب باز ا ...249شمارهٔ ۲۵۳: ز ازل، مرشدما خواست که فرزانه شود ...250شمارهٔ ۲۵۴: بت تراشان غمت گشتند چون فارغ ز کا ...251شمارهٔ ۲۵۵: خضر اگر در دشت قسمت، همنشین با من ...252شمارهٔ ۲۵۶: آه غم، داغ کهن را به دلم تازه نمو ...253شمارهٔ ۲۵۷: گر چنین از گل روی تو، صفا ریز کند ...254شمارهٔ ۲۵۸: نهم لب بر لبت چون در سر مستی،مکن ...255شمارهٔ ۲۵۹: دل برون آرم ازان سینه که غم نشناس ...256شمارهٔ ۲۶۰: امشب از فرقت او زنده نمی ماند شمع ...257شمارهٔ ۲۶۱: فکر آن زلف مکن تا خم و تابت نبرد ...258شمارهٔ ۲۶۲: کس اگر بگذرد از گفتن شعر - شاید ا ...259شمارهٔ ۲۶۳: لفظ پاکیزه به دستم ز صفای تو رسد ...260شمارهٔ ۲۶۴: چشمم که بود از اثر دود دل، سیاه - ...261شمارهٔ ۲۶۵: ز مژگان، چشم مخمورت شبیه است - به ...262شمارهٔ ۲۶۶: افسرده دلم، کو دم گرمی که ز فیضش ...263شمارهٔ ۲۶۷: ما مصیبت زدگان را چه تواضع به ازی ...264شمارهٔ ۲۶۸: بی گل عارض تو مرغ چمن - غنچه را م ...265شمارهٔ ۲۶۹: ز مردی گر به نامردان شوی غالب، مش ...266شمارهٔ ۲۷۰: جانا ز بی حجابی آیینه باک نیست - ...267شمارهٔ ۲۷۱: گل به غارت می رود،کو بلبلی کآید ب ...268شمارهٔ ۲۷۲: من خمارآلود و ساقی گرم استغنای حس ...269شمارهٔ ۲۷۳: چه غم کودکان را زاندوه مادر؟ - چو ...270شمارهٔ ۲۷۴: گفتی که نعش ما را، کس پیش و پس نب ...271شمارهٔ ۲۷۵: شادی بی غم مجوی، زان که طرب ساز د ...272شمارهٔ ۲۷۶: نگاهم بر رخش خار به گل پیوسته را ...273شمارهٔ ۲۷۷: از خرامش سبزه گلبرگ نهال اندام شد ...274شمارهٔ ۲۷۸: نچسبید بر دامنت طفل اشکم - چه گوی ...275شمارهٔ ۲۷۹: بجز صبر کز نام او تلخ شد لب - مری ...276شمارهٔ ۲۸۰: دسته دسته بی سبب اشکم به دامن می ...277شمارهٔ ۲۸۱: زان گل نشان نداد، صبا را چه می شو ...278شمارهٔ ۲۸۲: خسرو بی رحم را بنگر که با اظهار ع ...279شمارهٔ ۲۸۳: خواستم بی تو کنم بر گل خورشید نگا ...280شمارهٔ ۲۸۴: به دور میکده باید شراب چندان ریخت ...281شمارهٔ ۲۸۵: ساز و برگ زندگی، غیر از شراب ناب ...282شمارهٔ ۲۸۶: هرکس به رخت نظر ندارد - از باغ طر ...283شمارهٔ ۲۸۷: کارم ز نارسیدن کشتی به جان رسید - ...284شمارهٔ ۲۸۸: امشب ز نغمه سنجان، دمساز ما کسی ن ...285شمارهٔ ۲۸۹: دیگران از فیض، مردم را به خود ساز ...286شمارهٔ ۲۹۰: ز نهال قسمت ما، گل عیش چون زند سر ...287شمارهٔ ۲۹۱: خواهم غزلی را که به محبوب توان خو ...288شمارهٔ ۲۹۲: مرا قسمت به راهی گشت رهبر - که صد ...289شمارهٔ ۲۹۳: رسید موسم گل، باده در پیاله کنید ...290شمارهٔ ۲۹۴: نه جوی باغ می داند دلم، نه جدول ب ...291شمارهٔ ۲۹۵: گر ز دنیا بکشی پای، چنان دور بکش ...292شمارهٔ ۲۹۶: به زلفت شانه گر محرم نمی شد - دلم ...293شمارهٔ ۲۹۷: صد جامه پوشد از شرم، سرو خجسته قا ...294شمارهٔ ۲۹۸: ای مسیح وقت، تدبیری که آن خورشید ...295شمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بن ...296شمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت م ...297شمارهٔ ۳۰۱: گر خورد در فوت ما آن گل تاسف، دور ...298شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...299شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...300شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...301شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...302شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...303شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...304شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...305شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...306شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...307شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...308شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...309شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...310شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...311شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...312شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...313شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...314شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...315شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...316شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...317شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...318شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...319شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...320شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...321شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...322شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...323شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...324شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...325شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...326شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...327شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...328شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...329شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...330شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...331شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...332شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...333شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...334شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...335شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...336شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...337شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...338شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...339شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...340شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...341شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...342شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...343شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...344شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...345شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...346شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...347شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...348شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...349شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...350شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...351شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...352شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...353شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...354شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...355شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...356شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...357شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...358شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...359شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...360شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...361شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...362شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...363شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...364شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...365شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...366شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...367شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...368شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...369شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...370شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...371شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...372شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...373شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...374شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...375شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...376شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...377شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...378شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...379شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...380شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...381شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...382شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...383شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...384شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...385شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...386شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...387شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...388شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...389شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...390شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...391شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...392شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...393شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...394شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...395شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...396شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...397شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...398شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...399شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...400شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...401شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...402شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...403شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...404شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...405شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...406شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...407شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...408شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...409شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...410شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...411شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...412شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...413شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...414شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...415شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...416شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...417شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...418شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...419شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...420شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...421شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...422شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...423شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...424شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...425شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...426شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...427شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...428شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...429شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...430شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...431شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...432شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...433شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...434شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...435شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...436شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...437شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...438شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...439شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...440شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...441شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...442شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...443شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...444شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...445شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...446شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...447شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...448شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...449شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...450شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...451شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...452شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...453شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...454شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...455شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...456شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...457شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...458شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...459شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...460شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...461شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...462شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...463شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...464شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...465شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...466شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...467شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...468شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...469شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...470شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...471شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...472شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...473شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...474شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...475شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...476شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...477شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...478شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...479شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...480شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...481شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...482شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...483شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...484شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...485شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...486شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...487شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...488شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...489شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...490شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...491شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...492شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...493شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...494شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...495شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...496شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...497شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...498شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...499شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...500شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...501شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...502شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...503شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...504شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...505شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...506شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...507شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...508شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...509شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...510شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...511شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...512شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...513شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...514شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...515شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...516شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...517شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...518شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...519شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...520شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...521شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...522شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...523شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...524شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...525شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...526شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...527شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...528شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...529شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...530شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...531شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...532شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...533شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...534شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...535شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...536شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...537شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...538شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...539شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...540شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...541شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...542شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...543شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...544شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...545شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...546شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...547شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...548شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...549شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...550شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...551شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...552شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...553شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...554شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...555شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...556شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...557شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...558شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...559شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...560شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...561شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...562شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...563شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...564شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...565شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...566شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...567شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...568شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...569شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...570شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...571شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...572شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...573شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...574شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...575شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...576شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...577شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...578شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...579شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...580شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...581شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...582شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...583شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...584شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...585شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...586شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...587شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...588شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...589شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...590شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...591شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...592شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...593شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...594شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...595شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...596شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...597شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...598شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...599شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...600شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...601شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...602شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...603شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...604شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...605شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...606شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...607شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...608شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...609شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...610شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...611شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...612شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...613شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...614شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...615شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...616شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...617شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...618شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...619شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...620شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...621شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...622شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...623شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...624شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...625شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...626شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...627شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...628شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...629شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...630شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...631شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...632شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...633شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...634شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...635شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...636شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...637شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...638شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...639شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...640شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...641شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...642شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...643شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...644شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...645شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...646شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...647شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...648شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...649شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...650شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...651شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...652شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...653شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...654شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...655شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...656شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...657شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...658شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...659شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...660شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...661شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...662شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...663شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...664شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...665شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...666شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...667شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...668شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...669شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...670شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...671شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...672شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...673شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...674شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...675شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...676شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...677شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...678شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...679شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...680شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...681شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...682شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...683شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...684شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...685شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...686شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...687شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...688شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...689شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...690شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...691شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...692شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...693شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...694شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...695شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...696شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...697شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...698شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...699شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...700شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...701شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...702شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...703شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...704شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...705شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...706شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...707شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...708شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...709شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...710شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...711شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...712شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...713شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...714شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...715شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...716شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...717شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...718شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...719شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...720شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...721شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...722شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...723شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...724شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...725شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...726شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...727شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...728شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...729شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...730شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...731شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...732شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...733شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...734شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...735شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...736شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...737شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...738شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...739شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...740شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...741شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...742شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...743شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...744شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...745شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...746شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...747شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...748شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...749شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...750شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...751شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...752شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...753شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...754شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...755شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...756شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...757شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...758شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...759شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...760شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...761شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...762شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...763شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...764شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ