به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند - من اگر ز غم بمیرم، به دلم نیاز ماند

1240عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند
من اگر ز غم بمیرم، به دلم نیاز ماند
به امید آنکه آیی، شب بزم تا سحرگه
چو دهان شیشه می، در خانه باز ماند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...2شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...3شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...4شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...5شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...6شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...7شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...8شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...9شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...10شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...11شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...12شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...13شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...14شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...15شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...16شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...17شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...18شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...19شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...20شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...21شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...22شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...23شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...24شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...25شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...26شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...27شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...28شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...29شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...30شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...31شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...32شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...33شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...34شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...35شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...36شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...37شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...38شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...39شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...40شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...41شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...42شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...43شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...44شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...45شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...46شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...47شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...48شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...49شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...50شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...51شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...52شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...53شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...54شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...55شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...56شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...57شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...58شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...59شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...60شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...61شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...62شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...63شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...64شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...65شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...66شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...67شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...68شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...69شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...70شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...71شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...72شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...73شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...74شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...75شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...76شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...77شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...78شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...79شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...80شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...81شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...82شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...83شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...84شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...85شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...86شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...87شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...88شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...89شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...90شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...91شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...92شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...93شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...94شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...95شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...96شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...97شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...98شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...99شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...100شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...101شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...102شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...103شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...104شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...105شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...106شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...107شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...108شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...109شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...110شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...111شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...112شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...113شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...114شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...115شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...116شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...117شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...118شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...119شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...120شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...121شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...122شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...123شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...124شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...125شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...126شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...127شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...128شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...129شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...130شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...131شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...132شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...133شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...134شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...135شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...136شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...137شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...138شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...139شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...140شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...141شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...142شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...143شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...144شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...145شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...146شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...147شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...148شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...149شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...150شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...151شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...152شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...153شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...154شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...155شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...156شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...157شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...158شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...159شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...160شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...161شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...162شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...163شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...164شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...165شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...166شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...167شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...168شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...169شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...170شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...171شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...172شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...173شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...174شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...175شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...176شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...177شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...178شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...179شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...180شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...181شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...182شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...183شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...184شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...185شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...186شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...187شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...188شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...189شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...190شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...191شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...192شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...193شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...194شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...195شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...196شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...197شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...198شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...199شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...200شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...201شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...202شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...203شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...204شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...205شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...206شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...207شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...208شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...209شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...210شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...211شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...212شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...213شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...214شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...215شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...216شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...217شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...218شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...219شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...220شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...221شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...222شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...223شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...224شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...225شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...226شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...227شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...228شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...229شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...230شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...231شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...232شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...233شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...234شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...235شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...236شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...237شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...238شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...239شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...240شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...241شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...242شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...243شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...244شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...245شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...246شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...247شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...248شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...249شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...250شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...251شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...252شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...253شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...254شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...255شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...256شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...257شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...258شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...259شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...260شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...261شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...262شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...263شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...264شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...265شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...266شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...267شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...268شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...269شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...270شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...271شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...272شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...273شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...274شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...275شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...276شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...277شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...278شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...279شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...280شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...281شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...282شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...283شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...284شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...285شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...286شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...287شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...288شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...289شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...290شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...291شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...292شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...293شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...294شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...295شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...296شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...297شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...298شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...299شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...300شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...301شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...302شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...303شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...304شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...305شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...306شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...307شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...308شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...309شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...310شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...311شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...312شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...313شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...314شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...315شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...316شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...317شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...318شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...319شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...320شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...321شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...322شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...323شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...324شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...325شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...326شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...327شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...328شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...329شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...330شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...331شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...332شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...333شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...334شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...335شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...336شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...337شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...338شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...339شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...340شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...341شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...342شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...343شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...344شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...345شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...346شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...347شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...348شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...349شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...350شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...351شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...352شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...353شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...354شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...355شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...356شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...357شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...358شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...359شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...360شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...361شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...362شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ