به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچین بی وقوفم و شرمنده گلم

1320عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دستم نگشت با گل داغ تو آشنا
گلچین بی وقوفم و شرمنده گلم
دل از خیال وصل رخت صدچمن شکفت
آیینه دار موسم آینده گلم
نشناختم که یار کدام است و گل کدام
با آنکه برگ برگ، شناسنده گلم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...2شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...3شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...4شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...5شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...6شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...7شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...8شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...9شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...10شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...11شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...12شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...13شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...14شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...15شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...16شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...17شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...18شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...19شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...20شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...21شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...22شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...23شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...24شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...25شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...26شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...27شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...28شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...29شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...30شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...31شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...32شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...33شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...34شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...35شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...36شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...37شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...38شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...39شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...40شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...41شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...42شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...43شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...44شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...45شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...46شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...47شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...48شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...49شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...50شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...51شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...52شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...53شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...54شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...55شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...56شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...57شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...58شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...59شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...60شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...61شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...62شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...63شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...64شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...65شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...66شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...67شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...68شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...69شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...70شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...71شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...72شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...73شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...74شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...75شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...76شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...77شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...78شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...79شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...80شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...81شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...82شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...83شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...84شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...85شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...86شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...87شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...88شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...89شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...90شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...91شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...92شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...93شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...94شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...95شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...96شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...97شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...98شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...99شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...100شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...101شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...102شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...103شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...104شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...105شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...106شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...107شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...108شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...109شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...110شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...111شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...112شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...113شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...114شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...115شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...116شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...117شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...118شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...119شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...120شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...121شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...122شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...123شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...124شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...125شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...126شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...127شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...128شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...129شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...130شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...131شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...132شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...133شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...134شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...135شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...136شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...137شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...138شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...139شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...140شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...141شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...142شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...143شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...144شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...145شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...146شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...147شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...148شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...149شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...150شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...151شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...152شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...153شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...154شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...155شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...156شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...157شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...158شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...159شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...160شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...161شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...162شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...163شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...164شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...165شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...166شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...167شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...168شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...169شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...170شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...171شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...172شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...173شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...174شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...175شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...176شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...177شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...178شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...179شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...180شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...181شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...182شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...183شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...184شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...185شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...186شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...187شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...188شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...189شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...190شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...191شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...192شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...193شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...194شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...195شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...196شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...197شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...198شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...199شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...200شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...201شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...202شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...203شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...204شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...205شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...206شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...207شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...208شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...209شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...210شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...211شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...212شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...213شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...214شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...215شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...216شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...217شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...218شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...219شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...220شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...221شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...222شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...223شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...224شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...225شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...226شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...227شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...228شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...229شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...230شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...231شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...232شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...233شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...234شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...235شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...236شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...237شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...238شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...239شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...240شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...241شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...242شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...243شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...244شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ