به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صبا در وی - اگر کاشانه ای از خاک دامنگیر می سازم

1350عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صبا در وی
اگر کاشانه ای از خاک دامنگیر می سازم
به یاد صورتش هر جا نگاهم بر زمین افتد
تو گویی بر زمین چون کودکان تصویر می سازم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...2شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...3شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...4شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...5شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...6شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...7شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...8شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...9شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...10شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...11شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...12شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...13شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...14شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...15شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...16شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...17شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...18شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...19شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...20شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...21شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...22شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...23شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...24شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...25شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...26شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...27شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...28شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...29شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...30شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...31شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...32شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...33شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...34شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...35شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...36شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...37شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...38شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...39شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...40شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...41شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...42شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...43شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...44شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...45شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...46شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...47شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...48شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...49شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...50شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...51شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...52شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...53شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...54شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...55شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...56شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...57شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...58شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...59شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...60شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...61شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...62شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...63شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...64شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...65شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...66شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...67شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...68شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...69شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...70شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...71شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...72شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...73شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...74شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...75شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...76شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...77شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...78شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...79شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...80شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...81شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...82شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...83شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...84شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...85شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...86شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...87شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...88شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...89شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...90شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...91شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...92شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...93شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...94شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...95شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...96شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...97شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...98شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...99شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...100شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...101شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...102شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...103شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...104شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...105شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...106شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...107شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...108شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...109شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...110شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...111شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...112شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...113شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...114شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...115شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...116شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...117شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...118شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...119شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...120شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...121شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...122شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...123شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...124شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...125شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...126شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...127شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...128شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...129شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...130شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...131شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...132شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...133شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...134شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...135شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...136شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...137شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...138شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...139شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...140شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...141شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...142شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...143شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...144شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...145شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...146شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...147شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...148شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...149شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...150شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...151شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...152شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...153شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...154شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...155شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...156شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...157شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...158شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...159شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...160شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...161شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...162شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...163شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...164شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...165شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...166شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...167شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...168شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...169شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...170شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...171شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...172شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...173شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...174شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...175شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...176شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...177شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...178شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...179شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...180شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...181شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...182شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...183شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...184شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...185شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...186شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...187شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...188شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...189شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...190شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...191شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...192شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...193شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...194شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...195شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...196شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...197شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...198شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...199شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ